نشر دامون بعد از انتشارِ مجموعه روایت «وقایعنگاریِ نگاه» به قلم نوذر اسمعیلی، کتاب دیگری را به قلم این نویسنده با عنوانِ «شوق لبخند، برق آینه و یک استکان چای زعفرانی» منتشر کرده است. این کتاب، نمایشنامهای کوتاه به همراه هفت روایت است.
نمایشنامهی کوتاهِ این کتاب با عنوان «نوای مهر» در سه صحنه «نیایش»، «گذر عمر» و «محبت» نوشته شده است. «باری...»، «در طول روز»، «حق من محفوظ»، «بلور آواز»، «عروسک دل»، «زمان ناب»، و «چگونه زمین روی شانهها میگردد» عناوین هفت روایتِ این اثر هستند.
در ادامه بخشی از اولین روایتِ این کتاب را با عنوان «باری...» میخوانید.
«شاید دلم میخواست بازیگر تاتر بشم. روی صحنه جزیی از یه گروه باشم که زندگی جالبتری رو نشون میدن، که آدمها رو عمیقتر و حقیقیتر نشون میدن. همون که اگه باشی سعی میکنن بکوبونَنِت یا دورت بزنن. وقتی نمایش موسیقی زنده هم داشته باشه بخوام همونجا بچرخم و بخونم، یا زار زار گریه کنم... چرا گریهام خوب نمیاد؟ چرا با خودم آنقدر تعارف دارم؟ خب هستم که هستم چی کار کنم؟ الان نمیخوام بهش فکر کنم. اوقات خوبیه میخوام یه کم کتاب بخونم. اوووم... پس قطعا باید باز بهش فکر کنم.»
لینک خرید کتاب با 20 درصد تخفیف:
http://roshangaran-pub.ir/bookshow/B258895070