* یادداشت رایحه مظفریان؛ نویسندهی کتاب «حلقه»-«نگاهی به ازدواج زودهنگام در ایران»
ما در زمانهای پرتلاطم زندگی میکنیم. هر روز با موج جدیدی از اختراعها و اکتشافها روبرو هستیم. انسان مفهوم و هویت نوینی پیدا کرده است. برای جامعه بشری روشن شده که هر یک از افراد بشری پتانسیلهای بالقوهای هستند که باید به درستی به فعلیت تبدیل شوند و ارزشهای نهفته به هدر نروند. بنابراین ذرهبینها بر روی ابعاد مختلف زندگی قویتر شدهاند. کودک و دورانی که سپری میکند از مهمترین الزاماتیست که باید به آن پرداخت. جامعه بالغ بشری باید برای ایجاد محیطی امن برای کودکان بسیج شود. ذهن حساس کودک باید در امنیت رشد و نمو یابد.
هنگامی که کنوانسیون حقوق کودک تدوین شد تلاش بر آن بود که تمام جنبههای حمایتی از کودکان در نظر گرفته شود. نگاهها امروزه به حدی قویتر شده است که تقریبا هر آنچه که ممکن است بر روی زندگی کودکان تاثیری منفی بگذارد به صورت مستقل مورد سنجش قرار میگیرد. یکی از این موضوعات ازدواج زودهنگام است.
ازدواج منجر به ایجاد نقشهای جدیدی برای طرفین عقد میگردد. براساس این نقشها انتظاراتی از هر یک از طرفین وجود دارد. زوجین باید در سنینی قرار داشته باشند که بتوانند اهمیت نقشها و انتظاراتی را که از آنها میرود را درک کنند. ازدواج و طلاق کودکان به هیچ وجه یک پدیده نیست. در ایران هم از دیرباز ازدواج سنتی مقدس شمرده میشده است. در زمانهای گذشته براساس موقعیتهای مختلفی مانند وضعیت معیشتی، جایگاه سیاسی-اجتماعی و عواملی از این قبیل برای ازدواجها تصمیمگیری میشد. سن و آمادگی پذیرش مسئولیت از کماهمیتترین مواردی بود که به آن توجه میکردند. همین عوامل همچنان میتوانند به عنوان محرکهای ازدواج زودهنگام در نظر گرفته شوند. در ایران امروز ازدواج زودهنگام هر سال حدود 41هزار کودک کمتر از 15 سال را از دنیای کودکانه جدا میکند.
از طرفی دیگر تعریف واژه کودک و در نظر گرفتن سنی مشخص برای تعیین مرز بین کودکی و بزرگسالی در ایران امروز امری دور از انتظار به نظر میرسد. در مواد قانونی مختلف و براساس شرایط و نیاز، سنین مختلفی برای مسئولیتپذیری افراد در نظر گرفتهاند. به عنوان مثال ماده 1210 قانون مدنی به افراد بالای 15 سال اجازه میدهد که بر روی اموال خود تسلط و مدیریت داشته باشند؛ یا برای پسران سن مشمولیت سربازی را بالای 18 سال و ورود به 19 سال میداند. این بدین معناست که در شرایطی فرد زیر 18 سال را بالغ و رشید میداند و در شرایطی هم بر عکس. مواردی چند از این تضاد در قانون ایران به چشم میخورد.
در مورد ازدواج هم ماده 1041 قانون مدنی اشاره دارد که «عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح».
این قانون ابهامات و سوالات زیادی دارد:
سوالات بسیار دیگری در متن کتاب پرسیده شده است. تلاش بر این بوده که برای برخی از آنها پاسخ مناسب یافت اما برخی بنا به وجود خلاءهای قانونی بیپاسخ هستند.
همانطور که در سایت کمپین «گام به گام تا توقف ازدواج کودکان در ایران» نیز آمده، عناوین کتاب «حلقه» به موضوعاتی مانند کودک همسری، کودک مطلقگی، کودک بیوگی، کودک والدی، کودک سرپرستی و تاثیر ازدواج زودهنگام بر افزایش مرگومیر مادران پرداخته است. تازهترین آمارها از سال 1386 تا 1394 در بخشهای ذکر شده وضعیت کودکان در ایران زیر سنین 13 (دختر) و 15 (پسر) را سنجیده و مقایسه کرده است.
تصور از ازدواج کودکان بیشتر معطوف به دختران است. با آنکه جامعه جهانی بیشتر به ازدواج دختران توجه نشان میدهد اما نباید در این هیاهوها پسران را از یاد برد، چرا که تاثیراتی که ازدواج بر روی دختران و آیندهی آنها میگذارد کموبیش زندگی پسرها را نیز وادار به تغییر میکند. علت این که جهان کمتر به موضوع ازدواج پسران و تاثیرات آن میپردازد تعداد کمتر این اتفاق برای پسران در مقایسه با دختران است. پیشتر، عوامل تاثیرگذار ازدواج بر زندگی دختران طبقهبندی شد؛ آنچه میتواند زندگی پسرها را نیز تحت تاثیر قرار دهد عوامل مشابهی خواهد بود. به هر حال وقوع ازدواج زودهنگام فرصت تحصیلی پسران را یا از بین میبرد و یا به تعویق میاندازد. در جوامع سنتیای که این پدیده برای پسران به وقوع میپیوندد در حقیقت آنها را وارد دنیایی میکند که مجبور میشوند مسئولیتپذیری پیش از موعد مناسب را فراگیرند و بپذیرند که باید خانواده را سامان بدهند در حالی که برای پسران نیز نداشتن تجربه و مهارت زیستی کافی میتواند زنگ خطری برای ایجاد انحرافهایی در آیندهشان باشد. به هر حال نمیتوان کودک تازه بالغی را که برایش همسر نیز برگزیده شده است از ایجاد رابطه جنسی دور نگه داشت. این کودکان در حالی وارد دوران پدری میشوند که هنوز دوران کودکی را به طور کامل پشت سر نگذاشتهاند.