نشر دامون پس از انتشارِ کتابهای «وقایعنگاریِ نگاه» و «شوق لبخند، برق آینه و یک استکان چای زعفرانی» به قلم نوذر اسمعیلی، کتاب دیگری را به قلمِ این نویسنده با عنوانِ «درختان در مهتاب هم میرویند» منتشر کرده است.
مجموعه روایت «درختان در مهتاب هم میرویند» سیزده روایت دارد که در دو فهرستِ جداگانه، نوشته شده است.
«روایتی از هنر»، «روایتی از دوستی»، «روایتی از بصیرت»، «روایتی از پدر و فرزندی»، «روایتی از انسان»، «روایتی از اشتیاق»، «روایتی از روشنایی»، «روایتی از بینش»، «روایتی از دل»، «روایتی از وجوهی ناب» عناوینِ روایتهایِ فهرستِ اول و «کتابفروشی عشق»، «آواز یک خاکی» و «ستاره» عناوینِ روایتهایِ فهرست دوم هستند.
در ادامه بخشی از روایت «آواز یک خاکی» را میخوانید.
سوار تاکسی بودم. خواننده قدیمی آهنگ "نمیشه" را میخواند. راننده گفت: "آقا نمیشه مال اون وقتا بود، حالا چه نمیشهها که شد!"
و من چقدر در "شدن" این "نمیشه"ها دخیل بودم؟
لینک خرید مجموعه روایت «درختان در مهتاب هم میرویند» با 20 درصد تخفیف: