بهرام بیضایی: «امیدوارم اشتباه بزرگی نکرده باشم» !


در ابتدای این مراسم که به همت انتشارات «روشنگران» و «خانه ی هنرمندان» برگزار شد، شهلا لاهیجی؛ مدیر انتشارات ضمن خوشامدگویی به حاضرین در سالن، گفت: « امشب متعلق به بیضایی است. شبِ بیضاییِ دور از وطن. بیضاییِ در غربت. امشب شبی است که یکی از درخشان ترین آثار بیضایی در حوزه ی ادبیات پژوهشی رونمایی می شود. هرچند با واژه ی «رونمایی» موافق نیستم؛ چراکه اصالت «کتاب» با پوشیدگی در منافات است. »

لاهیجی در ادامه به همکاری توام با موفقیت انتشارات روشنگران و مطالعات زنان با بهرام بیضایی اشاره کرد و گفت: « ادیبهشت ماهِ 26 سال پیش، بیضایی برای اولین بار به من پیشنهاد کرد تا کتاب «سیمایِ زن در آثار بهرام بیضایی» را بی واسطه منتشر کنم. و این آغاز یک همکاری طولانی توام با موفقیت شد.»

·         بهرام بیضایی: « امیدوارم اشتباه بزرگی نکرده باشم ! »

بهرام بیضایی نیز در پیام ویدئویی خود ضمن خوشامدگویی و قدردانی از حضور مردم، به انگیزه ی نگارش کتاب «هزارافسان کجاست؟» اشاره کرد و گفت: « معمول است که باید از دوری و غربت اظهار دلتنگی کرد. کسانی هستند که از این دلتنگی خوشحال می شوند، پس نمی گویم که دلتنگم!! درعوض خوشحالم از انتشار «هزار افسان کجاست؟»؛ یکی از ده ها اثر نگفته. امیدوارم خوانده شود، امیدوارم دری را باز کند، امیدوارم اشتباه بزرگی نکرده باشم. میدانم اگر قرار بود همچنان پیش بروم و به نتایج دقیق تری برسم، فصل جدیدتری باز می شد و پرداختن به مسئله ی مهم دیگری که به معناشناسی اساطیر ایران می انجامید؛ کاری که به نگارش کتاب بزرگ دیگری می رسید. اما به راستی «هزار افسان کجاست؟» ، خیلی نزدیک است! درنهایت سپاس از انتشارات روشنگران ؛ بویژه شهلا لاهیجی که هنوز حوصله اش از من سر نرفته. سپاس از شما که به امید شما می نویسم.»

·          رضایی راد: هزارافسان به مدد بیکاریِ اجباریِ بیضایی نگاشته شد! 

محمد رضایی راد از دیگر سخنرانان این برنامه بود که گفته هایش را با تقسیم بندی ادبیات دانشگاهی و ادبیات غیررسمی آغاز کرد. وی اظهار داشت: « آنچه بعنوان تاریخ ادبیات فارسی در دانشگاه های ما تدریس می شود، برآمده از نوعی نگاه مذکر است. این تاریخ ادبیات برای داشتن جواز حضور در آکادمی، می بایست قریب به یک هزاره از انواع نگاه های بازبینانه و نظارت ها و ممیزی ها گذر می کرد؛ رودکی از آل سامان، و حافظ از آل اینجو. تاریخ ادبیات ما برآمده از گفتمان مسلط است. در کنار این نوع ادبیات، ادبیاتی در تاریخ بوده که نه تدوین شده و نه در دانشگاه ها تدریس می شود. دراصل دچار نوعی سرکوب پنهان بوده که «هزارویک شب» یکی از همین موارد است و بارزترین نمود سرکوب و نادیده گرفته شدن. «هزارویک شب» به دلیل چندصدایی بودن و آشکار کردن صداهای سرکوب شده جایگاه ویژه ای در ادبیات حاشیه ای ما داشته است. و این نادیده گرفتن، نشات گرفته از وجود دو حوزه مفقود در ادبیات رسمی است:  سخن جنسیت و سخنی که به نقد قدرت می پردازد.»

وی در ادامه عنوان کرد: «هزارویک شب» کتابی است که استوار بودنش برپایه ی عنصر قصه گویی وابسته است اما در کمال تاسف یا به ریشه ی بنیادین آن توجه نشده و یا آن را عربی پنداشته اند. اهمیت کتاب «هزارافسان کجاست؟» بیضایی هم در طرحی نظامند درجهت آشکارکردن بخش مهمی از ادبیات حاشیه ای ماست؛ ادبیاتی که آگاهانه یا ناآگاهانه سرکوب شده است. کار اصلی بیضایی در این کتاب کشف و آشکار کردن منشا داستان بنیادین «هزارویک شب» است که در این مسیر، شواهد بسیاری از رساله ها، دیوان ها و بویژه ریشه شناسی واژگان به کار گرفته شده تا اصل ایرانیِ داستانِ بنیادینِ کتاب مذکور اثبات شود و از این حیث، مشاهده ی منابع و ماخذ کتاب شگفت آور است. تا جایی که شاید گمان برده شود که «هزار افسان کجاست؟» حاصل تحقیقات یک گروه پژوهشی است تا حاصل تحقیقات شخصی که ازقضا پژوهش گری کار اصلی او نیست و به مددِ بیکاریِ اجباری و سانسور (!) موفق به تدوین این اثر شد.»  

رضایی راد در بخشی از سخنانش به نظریه سازیِ بیضایی در اثار پژوهشی پرداخت و گفت: «معتقدم اهمیت کتاب بر تولید نظریه و تحلیل های تازه ای است که در این اثر وجود دارد. و از این حیث دو فصل کتاب با عناوین «سخن رهایی بخش» و « درخت سخن گو» واجد اهمیت است. نکته ی جالب این است که بیضایی در کنار ارائه ی این نظریه ها در پیشگفتار کتاب چنین عنوان می کند: «اینها در یافته ی من است و می تواند واپسین گفته نباشد. بسیارند که بر این، چیزها بیفزایند یا در آن گمان ها بَرند.»

وی در پایان به  این باور عامیانه که خواندن «هزارویک شب» باعث دیوانه شدن خواننده می شود اشاره کرد و اظهار داشت:« این باور، معنای پنهانی در خود دارد؛ چراکه «هزارویک شب» خارج از دایره سخن مسلط و رسمی است که همین مسئله به مثابه ی سخنِ جنون آمیز دانسته می شود.» 

 

·         حمید امجد: «بهرام بیضایی؛ شهرزادِ زمانه ی ماست ..» 

در ادامه ی مراسم حمید امجد بعنوان دیگر سخنران برنامه به اهمیت جایگاه بهرام بیضایی در غنابخشیدن ادبیات نمایشی ایران پرداخت.

امجد با بیان این مطلب که هر پدیده ی معاصر در تمام آثار بیضایی در سایه ی نگاه ریشه شناختی بررسی می شود عنوان کرد: «اثار سینمایی یا نمایشی بیضایی هرکدام در پرتو پرسش ها، تحلیل ها و نیازهای امروز پرداخت می شوند؛  نه به شیوه ی تاریخ برای تاریخ و یا اسطوره برای اسطوره. ما اثار را از منظر مدرن می بینیم و این وجه مشترکی است میان آثار نمایشی و سینمایی با آثار پژوهشی بیضایی.»

وی در ادامه افزود: «پژوهش «هزار افسان کجاست؟» بر اصل و اساس موضوعی تاکید دارد که در مجموعه کارنامه ی اثار بیضایی وجود دارد؛ اسطوره، قصه و روایت. ما در این کتاب با تحلیل بنیادین متنی از ادبیات روبه رو هستیم، کتابی که وجه مشترکی میان ۶ اثر پژوهشی و ۱۲۰ اثر هنری بیضایی است و ویژگی اصلی اش جامع الاطراف بودنش می باشد؛ بدین معنا که در ارائه ی نظریه به اسناد تصویری، شفاهی و مکتوب پایبند بوده و از این روی می توان این پژوهش را مدیون وجوه چندگانه ی پدیدآورنده ی اثر باشیم. بیضایی چون دانشمندی سعی کرده تکه های گم شده ی این ادبیات را یافته و کنار هم بگذارد و حتی در بخش هایی به «کشف» دست زده است. او در این کتاب، حقیقت ها و سندهایی را پیشنهاد می دهد و اعلام می کند که کدام را «یافته» و کدام حاصل «گمان» اوست. اما هرگز «گمانی» را «حقیقت مستند» وانمود نمی کند. با این حال، نگارنده هیچگاه از «گمان» هایش نمی گذرد و آنها را با قید «احتیاط» عنوان می کند.»

  امجد در پایان اظهار داشت: « کار بر مجموعه ی اسناد و متون رسمی و غیررسمی فرهنگی، به بررسی سیر اسطوره در تاریخ تطور و دگرگونی هایش در طول زمان منجر شده و درنهایت به تلاش برای رمزگشایی اسطوره ها و افسانه هایی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است. از چارچوب روایت فراتر رفتن، جزو مشخصه های تفکیک ناپذیر آثار بیضایی در کارنامه ی هنری اش است. به معنای دیگر، کار اصلی بیضایی، پی جوییِ روایتِ گمشده و به چالش کشیدن روایت مسلط است. در یک جمله بیضایی یعنی «روایت گمشده». به شخصه احساس میکنم ما شنونده ی سرگذشتِ روایتِ  بنیادینِ تاریخِ سرزمینمان هستیم از زبان یک روایتگر بزرگ دیگر؛ یعنی بهرام بیضایی، که شاید بتوان به جرات عنوان کرد که او  «شهرزادِ زمانه ی ماست.»

·          شهلا لاهیجی: زنان آثار بیضایی؛ قهرمانان دوران شکست!

مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان نیز در پایان مراسم گفت: « زنان قهرمان آثار بیضایی، قهرمانان دوران شکست اند و این زیباترین شکلِ قهرمانی است. آنها حماسه ساز نیستند اما قهرمان اند. بنابراین هرگاه که اثری از او می خوانیم، سرمان را بلند می کنیم و می گوییم؛ منم زنِ ایرانی....»

در پایان مراسم هدایای بهرام بیضایی به رضایی راد، رسولی، خادم و ولیحی اهدا شد.

خوانش نمایشنامه ی «آرش» بهرام بیضایی بخش دیگری از این مراسم بود. ضمن اینکه اجرای این مراسم را علیرضا محمودی ایرانمهر؛ نویسنده برعهده داشت.

کتاب «هزارافسان کجاست؟» اثبات تعلق داشتن «هزارویک شب» به تاریخ ایران است. بهرام بیضایی در این اثر پژوهشی ، سعی در اصلاح این ذهنیت داشته که «هزارویک شب» اثرِ عربی بوده و اسنادی مبنی بر ایرانی بودن آن ارائه داده است.

 

 

در ابتدای این مراسم که به همت انتشارات «روشنگران» و «خانه ی هنرمندان» برگزار شد، شهلا لاهیجی؛ مدیر انتشارات ضمن خوشامدگویی به حاضرین در سالن، گفت: « امشب متعلق به بیضایی است. شبِ بیضاییِ دور از وطن. بیضاییِ در غربت. امشب شبی است که یکی از درخشان ترین آثار بیضایی در حوزه ی ادبیات پژوهشی رونمایی می شود. هرچند با واژه ی «رونمایی» موافق نیستم؛ چراکه اصالت «کتاب» با پوشیدگی در منافات است. »

لاهیجی در ادامه به همکاری توام با موفقیت انتشارات روشنگران و مطالعات زنان با بهرام بیضایی اشاره کرد و گفت: « ادیبهشت ماهِ 26 سال پیش، بیضایی برای اولین بار به من پیشنهاد کرد تا کتاب «سیمایِ زن در آثار بهرام بیضایی» را بی واسطه منتشر کنم. و این آغاز یک همکاری طولانی توام با موفقیت شد.»

·         بهرام بیضایی: « امیدوارم اشتباه بزرگی نکرده باشم ! »

بهرام بیضایی نیز در پیام ویدئویی خود ضمن خوشامدگویی و قدردانی از حضور مردم، به انگیزه ی نگارش کتاب «هزارافسان کجاست؟» اشاره کرد و گفت: « معمول است که باید از دوری و غربت اظهار دلتنگی کرد. کسانی هستند که از این دلتنگی خوشحال می شوند، پس نمی گویم که دلتنگم!! درعوض خوشحالم از انتشار «هزار افسان کجاست؟»؛ یکی از ده ها اثر نگفته. امیدوارم خوانده شود، امیدوارم دری را باز کند، امیدوارم اشتباه بزرگی نکرده باشم. میدانم اگر قرار بود همچنان پیش بروم و به نتایج دقیق تری برسم، فصل جدیدتری باز می شد و پرداختن به مسئله ی مهم دیگری که به معناشناسی اساطیر ایران می انجامید؛ کاری که به نگارش کتاب بزرگ دیگری می رسید. اما به راستی «هزار افسان کجاست؟» ، خیلی نزدیک است! درنهایت سپاس از انتشارات روشنگران ؛ بویژه شهلا لاهیجی که هنوز حوصله اش از من سر نرفته. سپاس از شما که به امید شما می نویسم.»

·          رضایی راد: هزارافسان به مدد بیکاریِ اجباریِ بیضایی نگاشته شد! 

محمد رضایی راد از دیگر سخنرانان این برنامه بود که گفته هایش را با تقسیم بندی ادبیات دانشگاهی و ادبیات غیررسمی آغاز کرد. وی اظهار داشت: « آنچه بعنوان تاریخ ادبیات فارسی در دانشگاه های ما تدریس می شود، برآمده از نوعی نگاه مذکر است. این تاریخ ادبیات برای داشتن جواز حضور در آکادمی، می بایست قریب به یک هزاره از انواع نگاه های بازبینانه و نظارت ها و ممیزی ها گذر می کرد؛ رودکی از آل سامان، و حافظ از آل اینجو. تاریخ ادبیات ما برآمده از گفتمان مسلط است. در کنار این نوع ادبیات، ادبیاتی در تاریخ بوده که نه تدوین شده و نه در دانشگاه ها تدریس می شود. دراصل دچار نوعی سرکوب پنهان بوده که «هزارویک شب» یکی از همین موارد است و بارزترین نمود سرکوب و نادیده گرفته شدن. «هزارویک شب» به دلیل چندصدایی بودن و آشکار کردن صداهای سرکوب شده جایگاه ویژه ای در ادبیات حاشیه ای ما داشته است. و این نادیده گرفتن، نشات گرفته از وجود دو حوزه مفقود در ادبیات رسمی است:  سخن جنسیت و سخنی که به نقد قدرت می پردازد.»

وی در ادامه عنوان کرد: «هزارویک شب» کتابی است که استوار بودنش برپایه ی عنصر قصه گویی وابسته است اما در کمال تاسف یا به ریشه ی بنیادین آن توجه نشده و یا آن را عربی پنداشته اند. اهمیت کتاب «هزارافسان کجاست؟» بیضایی هم در طرحی نظامند درجهت آشکارکردن بخش مهمی از ادبیات حاشیه ای ماست؛ ادبیاتی که آگاهانه یا ناآگاهانه سرکوب شده است. کار اصلی بیضایی در این کتاب کشف و آشکار کردن منشا داستان بنیادین «هزارویک شب» است که در این مسیر، شواهد بسیاری از رساله ها، دیوان ها و بویژه ریشه شناسی واژگان به کار گرفته شده تا اصل ایرانیِ داستانِ بنیادینِ کتاب مذکور اثبات شود و از این حیث، مشاهده ی منابع و ماخذ کتاب شگفت آور است. تا جایی که شاید گمان برده شود که «هزار افسان کجاست؟» حاصل تحقیقات یک گروه پژوهشی است تا حاصل تحقیقات شخصی که ازقضا پژوهش گری کار اصلی او نیست و به مددِ بیکاریِ اجباری و سانسور (!) موفق به تدوین این اثر شد.»  

رضایی راد در بخشی از سخنانش به نظریه سازیِ بیضایی در اثار پژوهشی پرداخت و گفت: «معتقدم اهمیت کتاب بر تولید نظریه و تحلیل های تازه ای است که در این اثر وجود دارد. و از این حیث دو فصل کتاب با عناوین «سخن رهایی بخش» و « درخت سخن گو» واجد اهمیت است. نکته ی جالب این است که بیضایی در کنار ارائه ی این نظریه ها در پیشگفتار کتاب چنین عنوان می کند: «اینها در یافته ی من است و می تواند واپسین گفته نباشد. بسیارند که بر این، چیزها بیفزایند یا در آن گمان ها بَرند.»

وی در پایان به  این باور عامیانه که خواندن «هزارویک شب» باعث دیوانه شدن خواننده می شود اشاره کرد و اظهار داشت:« این باور، معنای پنهانی در خود دارد؛ چراکه «هزارویک شب» خارج از دایره سخن مسلط و رسمی است که همین مسئله به مثابه ی سخنِ جنون آمیز دانسته می شود.» 

 

·         حمید امجد: «بهرام بیضایی؛ شهرزادِ زمانه ی ماست ..» 

در ادامه ی مراسم حمید امجد بعنوان دیگر سخنران برنامه به اهمیت جایگاه بهرام بیضایی در غنابخشیدن ادبیات نمایشی ایران پرداخت.

امجد با بیان این مطلب که هر پدیده ی معاصر در تمام آثار بیضایی در سایه ی نگاه ریشه شناختی بررسی می شود عنوان کرد: «اثار سینمایی یا نمایشی بیضایی هرکدام در پرتو پرسش ها، تحلیل ها و نیازهای امروز پرداخت می شوند؛  نه به شیوه ی تاریخ برای تاریخ و یا اسطوره برای اسطوره. ما اثار را از منظر مدرن می بینیم و این وجه مشترکی است میان آثار نمایشی و سینمایی با آثار پژوهشی بیضایی.»

وی در ادامه افزود: «پژوهش «هزار افسان کجاست؟» بر اصل و اساس موضوعی تاکید دارد که در مجموعه کارنامه ی اثار بیضایی وجود دارد؛ اسطوره، قصه و روایت. ما در این کتاب با تحلیل بنیادین متنی از ادبیات روبه رو هستیم، کتابی که وجه مشترکی میان ۶ اثر پژوهشی و ۱۲۰ اثر هنری بیضایی است و ویژگی اصلی اش جامع الاطراف بودنش می باشد؛ بدین معنا که در ارائه ی نظریه به اسناد تصویری، شفاهی و مکتوب پایبند بوده و از این روی می توان این پژوهش را مدیون وجوه چندگانه ی پدیدآورنده ی اثر باشیم. بیضایی چون دانشمندی سعی کرده تکه های گم شده ی این ادبیات را یافته و کنار هم بگذارد و حتی در بخش هایی به «کشف» دست زده است. او در این کتاب، حقیقت ها و سندهایی را پیشنهاد می دهد و اعلام می کند که کدام را «یافته» و کدام حاصل «گمان» اوست. اما هرگز «گمانی» را «حقیقت مستند» وانمود نمی کند. با این حال، نگارنده هیچگاه از «گمان» هایش نمی گذرد و آنها را با قید «احتیاط» عنوان می کند.»

  امجد در پایان اظهار داشت: « کار بر مجموعه ی اسناد و متون رسمی و غیررسمی فرهنگی، به بررسی سیر اسطوره در تاریخ تطور و دگرگونی هایش در طول زمان منجر شده و درنهایت به تلاش برای رمزگشایی اسطوره ها و افسانه هایی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است. از چارچوب روایت فراتر رفتن، جزو مشخصه های تفکیک ناپذیر آثار بیضایی در کارنامه ی هنری اش است. به معنای دیگر، کار اصلی بیضایی، پی جوییِ روایتِ گمشده و به چالش کشیدن روایت مسلط است. در یک جمله بیضایی یعنی «روایت گمشده». به شخصه احساس میکنم ما شنونده ی سرگذشتِ روایتِ  بنیادینِ تاریخِ سرزمینمان هستیم از زبان یک روایتگر بزرگ دیگر؛ یعنی بهرام بیضایی، که شاید بتوان به جرات عنوان کرد که او  «شهرزادِ زمانه ی ماست.»

·          شهلا لاهیجی: زنان آثار بیضایی؛ قهرمانان دوران شکست!

مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان نیز در پایان مراسم گفت: « زنان قهرمان آثار بیضایی، قهرمانان دوران شکست اند و این زیباترین شکلِ قهرمانی است. آنها حماسه ساز نیستند اما قهرمان اند. بنابراین هرگاه که اثری از او می خوانیم، سرمان را بلند می کنیم و می گوییم؛ منم زنِ ایرانی....»

در پایان مراسم هدایای بهرام بیضایی به رضایی راد، رسولی، خادم و ولیحی اهدا شد.

خوانش نمایشنامه ی «آرش» بهرام بیضایی بخش دیگری از این مراسم بود. ضمن اینکه اجرای این مراسم را علیرضا محمودی ایرانمهر؛ نویسنده برعهده داشت.

کتاب «هزارافسان کجاست؟» اثبات تعلق داشتن «هزارویک شب» به تاریخ ایران است. بهرام بیضایی در این اثر پژوهشی ، سعی در اصلاح این ذهنیت داشته که «هزارویک شب» اثرِ عربی بوده و اسنادی مبنی بر ایرانی بودن آن ارائه داده است.

 

 

-->
نویسنده : سهیلا قربانی
درح خبر : 1391-03-30
بازدید : 8752



نظر کاربران :


نظر شما در باره این خبر :


تماس با ما

بازدید امروز : 1079
بازدید دیروز : 1728
بازدید ماه جاری : 2807
کل بازدید ها : 5130544
 

کاربران آنلاین :  1
 

  تلفن دفتر فروش : 88723936 - 88722665
  نمابر : 88722665 
  ایمیل : roshangaran68@gmail.com 
  آدرس : خیابان یوسف آباد میدان فرهنگ – خیابان 33 – نبش آماج – شماره 21- واحد 3

کلیه حقوق این سایت متعلق به انتشارات روشنگران می باشد.