پیشنهاد نوروزی علیرضا مجابی: «کتاب خنده و فراموشی»
خنده...؟ آیا
تاکنون هرگز کسی به خنده اهمیت داده است؟ نخستین بار که فرشتهای صدای خندهی شیطان
را شنید وحشت کرد. این ماجرا در میانهی جشن شلوغی اتفاق افتاد و همهی حاضران یکی پس از دیگری به خندهی شیطان
پیوستند... خندهای ورای شوخی، مسخره کردن و ریشخند
کردن. خندهی ناشی از شعف بیکران، شعف دلپسند،
شعف مطلق...
«کتاب خنده و
فراموشی» میلان کوندرا با ترجمهی خانم فروغ پوریاوری در چهار فصلِ
مکرر «نامههای گمشده» و «فرشتهها» نگارش شده است و تصویر حزنآلود
جامعهای بسته را تشریح و به نمایش گذاشته
است که به درک و شناخت کامل و متکی به
جزئیات داستانی از دوایر بستهی سیاسی و اجتماعی و اخلاقی کشوری
در شرق اروپا (چکسلواکی پس از اشغال توسط تانکهای روسی
در 1968) میپردازد.
کتاب، زندگی افرادی را پیش
روی خواننده میگذارد که هرکدام به دلایلی از این مدار بسته به بیرون پرتاب شدهاند و بعد از تشخیص و شناخت این تعلیق و علت بروز آن از
رنج فزایندهی هستی خلاصی پیدا کرده و با خندهای تلخ و گزنده سرنوشت خود را بازگو میکنند. شوخی با کلاه
کلمنتیس در فوریهی 1941 یکی از این شوخیهاست که با ظرافت ادبی کمنظیری
ساخته و پرداخته شده است. روزی که کلمنت گوتوالد رهبر حزب کمونیست به ایوان قصری
در پراگ قدم گذاشت تا برای صدها هزار نفر سخنرانی کند و همان موقع برف و بوران
شروع به باریدن کرد و کلمنتیس که در کنارش ایستاده بود و نگران سر برهنهی گوتوالد بود، کلاه پوست خزش را از سر برداشت و بر سر
برهنهی گوتوالد گذاشت. چهار سال بعد
کلمنتیس به خیانت به حزب متهم شد و بالای دار رفت. بخش تبلیغات حزب زود دست به کار
شد و بلافاصله او را از تاریخ، و طبعا از تمام عکسها محو
کرد. از آن به بعد گوتوالد تنها روی ایوان ایستاده است و در جایی که زمانی کلمنتیس
ایستاده بود، فقط دیوار سخت قصر دیده میشود و تنها چیزی که از کلمنتیس باقی مانده
است کلاهی است که بر سر گوتوالد گذاشته است و اشارهای کنایی
به حوادث تاریخی بعد از اشغال پراگ است که به خروج روسها منجر
شد.در جای دیگری از کتاب کوندرا اشاره به
ستیز با قدرت دارد و آن را ستیز حافظه با فراموشی قلمداد میکند و از قول هوبل نقل
میکند، نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت پاک کردن حافظهی آن است، باید کتابهایش را،
فرهنگش را ، تاریخش را از بین برد و به جای آن چیز تازهای را جعل
کرد...
کتاب، آسیبشناسی جامعهی فرو بسته است و با تصاویر درخشان خود
نوعی خنده از درون را کشف میکند که مانع از فراموشی رنجها و
مصایب ناشی از توتالیتاریسم کشورهای شرق اروپا و از جمله چکسلواکی در زمان نگارش
کتاب میگردد.
(برای مطلع شدن از پیشنهادات نوروزی نویسندگان میتوانید به بخش آرشیو اخبار-پاتوق فرهنگی در سایت روشنگران مراجعه کنید)