یادداشتی از شقایق فیروزی؛ نویسنده مجموعه داستان های کوتاه «او می برد»
سایت انتشارات روشنگران: شقايق فيروزي، نويسنده مجموعه داستانهاي كوتاه «او میبرد» متولد آبان ماه 1358در تهران است و در حال حاضر كارمند هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران «هما» محسوب ميشود. وي تحصيلات كارشناسي خود را در رشته علوم ارتباطات اجتماعي دانشگاه تهران و كارشناسي ارشد خود را در همان رشته، در دانشگاه علامه طباطبايي به پايان برده است. متن زير يادداشت كوتاهي از اين نويسنده در ارتباط با انگيزههاي نويسندگي اوست.
نميدانم از كجا شروع شد. شايد با نداي يك دوست و يا شايد هم باگوش سپردن به تيكتاك ساعتي كه از خواب زمستاني بيدارم كرد و به جلو حركتم داد. راستي كه چه خوب معلمي است اين ساعت شماتهدار زمانه.
آن روز گفت برخيز زمان حركت فرا رسيده است. حركتي براي تحول و يا شايد رسيدن و من با شوقي وافر و كوله باري از اندوختههاي چندسالهاي كه از لابلاي كتابها كسب كرده بودم، به راه افتادم. اما در نيمه راه متوقف شدم. ساعت دوباره به صدا درآمد «اين راه تو نيست. برگرد و از نو شروع كن، بايد و بايد از نو متولد شوي ...» و من بنام عشق و با نام كلمه آغاز كردم نوشتن را.
از وقتي كه يادم ميآيد، يعني از همان دوران كودكي خواندن كتاب و بخصوص رمان، يكي از بهترين تفريحات زندگيم محسوب ميشد؛ لذتي كه از خواندن سطر سطر اين كتابها عايدم ميشد قابل مقايسه با هيچ تفريح ديگر نبود و نيست. و اما نوشتن هميشه يكي ازدغدغههاي زندگيم بوده است. نوشتن، دنياي زيبايي پيش رويم باز ميكند كه ميتوانم با قوه تخيلم آن را به هر شكلي كه ميخواهم بسازم؛ دنيايي سرشار از صلح و آرامش. كتاب «او ميبرد» حاصل اين عشق است و نُه داستان آن، شامل مسائلي است كه هر يك به نوعي ذهنم را درگير خود ميكردهاند. در طول زمان نوشتن كتاب، با تكتك شخصيتهاي داستانهايم زندگي كردم، با آنها خنديدم و گريه كردم و بزرگ شدم. اين داستانها واقعيت امروز جامعه ماست. مسايلي كه ميتواند براي هر كسي اتفاق بيافتد و در تمام اين داستانها سعي كردم با نگاهي متفاوت به مسايل نگاه كنم. نگاهي خالي از قضاوت.
در پايان لازم ميدانم از انتشارات روشنگران و مطالعات زنان و سركارخانم لاهيجي به خاطر اعتمادشان تشكر نمايم و اميدوارم اين اثر دريچهاي رو به سوي روشنيها باشد.