یادداشت اختصاصی از پروین پناهی؛ به انگیزه انتشار کتاب «نقد تطبیقی اضطراب در اشعار فروغ فرخ زاد و غادة السمان»
* یادداشت اختصاصی از پروین پناهی؛ نویسنده کتاب «نقد تطبیقی اضطراب در اشعار فروغ فرخزاد و غادةالسمان»
ادبیات تطبیقی به بررسی
تلاقی ادبیات در زبانهای
مختلف در روابط آنها در گذشته و حال و روابط تاریخی آن از حیث تاثیر و تاثر در
حوزههای
هنری، جریانهای
فکری، مکاتب ادبی، موضوعات و افراد میپردازد.
در ادبیات تطبیقی بیش از هر چیزی میتوان
به نقاط وحدت اندیشهی
بشری پی برد که چگونه اندیشهای
در نقطهای
از جهان توسط اندیشمندی، ادیب و شاعری مطرح میشود
و در نقطه دیگر همان اندیشه به گونهای
مجال بروزمییابد.
فروغ فرخ زاد و غادةالسمان
شاعر سوری قرابت فرهنگی و اشتراک افکار بسیاری دارند. هر دو به عنوان زنانی پیشرو و روشنفکر سعی بر تغییر شرایط
نابرابر جوامع مردسالار دارند و به نگرش تبعیضآمیز
و نابرابر جامعهی
خویش معترضند. آنها در رسالتی که برگزیدهاند
با نوعی اضطراب و پریشانی روبرو هستند. اضطراب جنس دوم محسوب گشتن و ترس از خیانت
یکی از حسهای
مشترک بین این دو زن است. علاوه بر آن این دو با نگرشی اومانیستی سعی دارند چیستی
انسان را متوجه خود سازند. این که انسان خود تعیین کنندهی
سرنوشت خویش است و قادر به تغییر شرایط نابهسامان
خود میباشد.
در این میان گرایشات اگزیستانسیالیستی پدید میآید،
انسانمداری
و آزادی در گزینش و انتخاب از زیر بناهای این مکتب هستند. این که هر گزینشی دلهره
و اضطرابی را در پی دارد. فروغ و غادة
به عنوان دو شاعر متجدد که آثار مختلف عصر خود را مطالعه کردهاند و شتابزدگی و اضطراب انسان مدرن را
درک کردهاند
نمود این اضطرابها
را در شعر خود میآورند.
اضطراب تنهایی، اضطراب مرگ و جنگ از موضوعات مشترک مورد بحث این دو است.