یادداشتی از شهلا لاهیجی
بالاخره انتظار به سر آمد و کتاب تازهای از بهرام بیضایی، درحقیقت فیلمنامهای از او، به زیر چاپ رفت تا برای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران آمادهی عرضه به دوستداران او باشد.
بیش از سه سال به دلیل دوریِ بهرام بیضایی از وطن، کارِ آمادهسازی کتاب به طول انجامید. کتاب بارها و بارها حروفچینی شد و همیشه وقتی برای بیضایی ارسال میشد با گرفتاریهای او در سرزمینِ میزبان، ماهها به طول میانجامید تا فرصت کند نگاهی دوباره به اثر بیاندازد. و تا متنِ اصلاحشده به دست ما برسد و ما دوباره متنِ بعدی را آماده کرده و برای او بفرستیم. تمامی این رفتوآمدها باعث شد کمکم از اینکه شاید چاپ این کتاب مزاحم کارهای بیضایی در آمریکا شود خود را سرزنش کنم. اما انگیزهی ارائهی اثری تازه از او، به دوستداران فراوانش در ایران تنها نیرویی بود که مرا در ادامهی این راه به پیش میراند. عاقبت، کار با همراهی بیضایی و با کمک دوست و یار نزدیکش مژده شمسایی و افشین هاشمی به اتمام رسید. حالا گرفتاری بر سر چند صفحهی اضافی بود که از اولین متنِ در دسترس، با پنج صفحهی اضافی به آخرین متن رسیده بودیم که تنها علت آن هم تحولِ صفحهبندی بود.
کار جلد هم قصهی خودش را داشت. بیا و بُروها و هزاران کیلومتر فاصله همچنان ادامه داشت. بالاخره بیضایی به آخرینِ آن رضایت داد و حالا کتاب در حال چاپ است و در نمایشگاه به دوستداران بیضایی و خوانندگانِ کتابهای روشنگران عرضه میشود.
دربارهی موضوع این فیلمنامه بهتر است حرفی نزنیم. این همیشه نظر بیضایی بوده است که کار او نیاز به مقدمه و پیشگفتار ندارد. اگر اثر نتواند خود را به خواننده یا بینندهاش بنمایاند به این معنی است که نویسنده یا کارگردان ناتوان بوده. اثر خودش، خودش را بازمیگوید و خودش قصه را مینمایاند. و چنین است که شما را بدون واسطه به خواندن آخرین اثر بیضایی در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دعوت میکنیم.
نویسنده : شهلا لاهیجی
درح خبر : 1396-01-23 21:32
بازدید : 5260