انتخابات مشارکتی و پدیداری به نام زن


* یادداشت اختصاصی از دکتر عباس محمدی اصل  
 
در اصل یکی بُدست جان من و تو
پیدای من و تو و نهان من و تو
خود از پی فهم گفتم آن من و تو
چون نیست من و تو در میان من و تو
"مولانا جلال الدین بلخی"
 
هر کس به طریقی جهان را تجربه می‌کند و از طریق همین تجربه نیز هویت می‌یابد. این تجربه که در زیستن حاصل می‌شود، قاعدتا برای زنان و مردان متمایز است و هویت‌های متنوعی برای آنان به بار می‌آورد. تعامل همین زنان و مردان با یکدیگر نیز نهادها و ساخت‌هائی را سبب می‌شود که هم برآمده از کنشگری‌های آنان است و هم متقابلا بر چنین کنشگران و کنشگری‌هائی موثر می‌افتد. سرعت تغییرات اجتماعی در نتیجه بر تنوع زیست-جهان‌ها می‌افزاید و زمینه‌هائی اجتماعی پی می‌افکند که طرح دیدگاه‌هائی جدید را جهت توضیح‌شان لازم می‌آورد.
 
تجربه پدیدار شدن هویت‌های زنانه و مردانه در صحنه زندگی و متقابلا برساختگی همین صحنه از هویت‌های مزبور چنان تامل‌برانگیز است که می‌تواند مثلا رویکرد قیاسی به نظریات مذکر را پشت سر نهد و بنای شناخت جدیدی از زنان و مردان در اندازد. معنادار کردن واقعیت‌های زندگی جز تلفیق تجربیات زیسته زنان و مردان راهی پیش رو ندارد و بدون تفسیر مشترک همین تجربیات نیز نمی‌توان آنان را در موقعیت‌های طبیعی زندگی مورد مطالعه قرار داد و معناهای منتسب‌شان به پدیدارها را مفهوم­‌سازی یا تفسیر نمود. مطالعه دنياي فردي زنان و مردان بر این سیاق از چگونگی تجربه کردن زندگی توسط آنان قبل از اندیشیدن یا مفهوم­‌سازی راجع به آن خبر می‌دهد. تجربه بلاواسطه زیست-جهان بدون آنكه از طريق پيشداوري‌‌ها و ايده‌‌هاي نظري به تصوير كشيده شود، یکی از تمهیداتی است که می‌تواند هویت واقعی زنان و مردان را نمایندگاری کند.
 
زنان و مردان تجربه زندگی را با اعتقاد عمیق به این امر آغاز می‌کنند که در دنيا وجود دارند و زماني این "بودن" به سوي "شدن" حركت مي‌‌كند كه به صورت خودخواسته و عمدي خود را به آن ملحق نموده و به صورت كامل بخشي از آن شوند. اين ارتباط جدايي‌ناپذير با دنيا نمی‌تواند با کسانی که طرف تعامل همین زنان و مردان است بیگانه بماند. در اين تعامل است که راز و رمز نهان جامعه حسب دوستي‌ها و صميميت‌ها یا دشمنی‌ها و خصومت‌ورزی‌های زنان و مردان چونان خصوصيات همین دنيا آشکار گردیده و موجب مي‌‌شود دنيا به عنوان دنيای درون ما و در ما موجوديت يابد و به نحو بیناذهنی دستگیر آگاهي"خود" و "دیگری" شود. چیستی عوامل موثر در موجود شدن همین زنان و مردان می‌تواند نشانگر همان عواملی باشد که به کارگزاری آنان موجب تکوین و تداوم زندگی انسانی-اجتماعی گردد. شخص زن و مرد، موجودیت‌هائی بی‌همتا به شمار می‌روند که در میانه هویت پذیری اجتماعی از تعامل با هم و نیز هویت­بخشی به جامعه بر حسب تجربه زیسته خویش می‌بالند و متقابلا یکدیگر را می‌پرورند.
 
تحليل شناخت آگاهانه زنان و مردان در خصوص جلوه‌گر شدن پدیدارهائی چون جامعه و حتی هویت خودشان نزد ایشان به میزان و نوع و جهت و شدت و استمرار مشارکت مدنی آنان در حیات انسانی-اجتماعی باز می‌گردد. شناخت ماهيت عيني این جهان و کنشگران زن و مردش در فراسوی هرگونه نظريه‌پردازى و طرح همه مفروضات پيشينی می‌تواند با تعليق این حكم در گیرد که آیا مشارکت زنان و مردان در تمشیت زندگی‌شان همبرابر است یا اگر نیست چه ملزومات و امکاناتی برای تحقق این مهم نیاز است و بالاخره کدام مزایا و مضرات احتمالی بر این امر مترتب می‌نماید. مواجهه چنین با خود پديدار زن و زندگی به آشکارگی این دو در آگاهى به همان نحو که هستند می‌انجامد و از مداخله نظریات و مفاهیم منحرف کننده چنین تصویری بری می‌ماند. اگر رخصت دیده شدن مستقیما و بلاواسطه به چنین پدیدارهائی داده شود، آنان در تجلی خود، وجود موجود خویش را به کلام در آورده و به توصيف معنا، نسبت به جلوه‌هاي آن مي‌پردازند. زنان و مردان هنگامی اجازت پديداری بر صحنه زندگی را دارند که آن چيزي كه موجب آشكاريت خودشان بوده و ظهورش را از جانب خويش دارا است، تجربه کنند. چنین موجودیتی جز مشارکت همبرابر زنان و مردان مستقل و آزاد در قانونگذاری و اجرا و نظارت اصلاحی در جریان زندگی مشترک‌شان معنا نمی‌دهد و اين همان چيزي است كه آنان را قادر می‌کند خود را به بي‌شمار حالت نشان دهند و جهان زیست‌شان را به بی‌شمار حالت متجلی دارند. بدون مشارکت زنان و مردان در زندگی مشترک چه موجودی در خودنمایی شان متصور است جز هیچ و چقدر فرق است بین این هیچ با پوچی که از رهگذر زندگی نوعی و آمرانه و پیشامقدر مانع میدان دادن به طرحی ماجراجویانه برای ترسیم تصویر جدیدی از سرنوشت و به نظر رسیدنش همچون چيزي که قبلا نبوده می‌شود. مشارکت مدنی است که به اين خود را نمودن مردان و زنان شهروند راه می‌دهد و آنان می‌توانند در این پرتو خود را همچون چيزي دریابند که در حوزه نظر مقام یافته و دیدنی شده است. 
 
وجود مشارکتی، واقعيتی پايدار و ثابت در بطن موجودیت اجتماعی زنان و مردان آزاد و همبرابر و مستقل است كه در چنین هویتی باقي مي‌‌ماند و سرانجام آنان را در برابر مفهوم موجود يا نمود جامعه قرار مي‌‌دهد تا به این ضرورت، تفاوت ميان وجود و موجود آشكار شود. وجود این زنان و مردان در عرصه مدنی، كل‌ترين مفهومی است که بداهتش در پرتو موجودیت مشارکت آنان رخ می‌نماید؛ هرچند که از دگر سو همین موجودیت نیز وجودی اجتماعی می‌شود که بداهت کلیتش از موجودیت زنان و مردان کنشگر مزبور مایه می‌گیرد.
 
پدیدارشناسی واقعیت و حقیقت زن به منزله پدیداری همچون مرد، از دیدگاه دکارتی "تصویر"، "عین ادراکی" یا "یک نماد" تنها در ذهن بر می‌رود و پدیدار زن را همچون مرد و جامعه حاصل از تعامل‌شان صرفا مبین شیوه‌هایی می‌داند که چنین پدیدارهائی در آنها می‌توانند باشند. طریق پدیداری این پدیدارها بخشی از هستی انسانی-اجتماعی آنها است و ایشان در آن همانگونه که هستند پدیدار می‌شوند و همانگونه هستند که پدیدار می‌شوند. وجود مدنی مانند پرتوي دروني است که زنان و مردان به اتکای آن نسبت به مفهوم "انساني" خويش و موجوديت خويشتن و خود وجود آگاهي مي‌‌يابند. اين پرتو به ایشان اجازه خواهد داد تا خود را به عنوان موجود بشناسند و زمينه اين شناخت را همين پرتو فراهم مي‌‌كند و با همان نیز شناخته می‌شود و بدين‌سان به واقعيت بشري تبديل شده و از آن طريق به خود آدمیانی اعم از زن و مرد شناسانده مي‌‌شود. 
 
زنان و مردان نمی‌توانند جز در فضای مشارکت همبرابر و آزاد و مستقل برای تمشیت جریان زندگی خویش هویت یابند؛ زیرا انسان بايستي خود را در زمينه زندگي بجويد. انسان موجودیتي است كه وجودش منشا خلاقيت و يگانگي و يكتايي او به عنوان انسان بوده و واقعيت بشري يا موجوديتش ساختي است كه در آن انسان خود را به عنوان انسان به خويشتن مي‌‌نماياند. او به عنوان زن یا مرد در تعامل مستمر به سر می برد و مفهوم انساني وی در ساخت وجودي واقعيتش در زندگی مشارکتی نهفته است.
 
چنین زنان و مردانی نه فعلیت که همواره در حالت شکل گرفتن بر حسب تعاملات متقابلند و در جریان این برساختگی مشارکتی، هیچ شکل‌شان نهایی تلقی نمی‌شود و بلکه آنها همواره خود را در رابطه با دیگری طراحی می‌کنند و هیچوقت به آخر چنین کاری نمی‌رسند، مگر آنکه تمدن از پویه باز ماند. چنین است که امکان در مورد زنان و مردان شهروند مهمتر از فعلیت شمرده می‌شود. در این پرتو اشتغال اصلي تفكر و پرسش بنيادين چنین زنان و مردانی، وجود و موجودیت شده که در مواجهه با عدم معنا می‌یابد. از این تامل بر می‌آید که ما در ميان كثرتي از موجودات متعامل قرار داريم و خود را درون كثرت موجودات یا درون كلی نهادینه مي‌‌يابيم. مع هذا مشارکت است که به ما درون این كثرت موجودات فرصت برخورد با كل را داده و در ذيل كليت وحداني یا جهانی واقع مي‌‌شود كه امکان واحد ماندن کلیت خودش را نیز می‌دهد. اين افق بنیاذهنی از مشرق امکان مواجهه همبرابر و آزاد و مستقل با پدیدارهائی چون اشياء خاص و انسان‌ها سر زده و فعاليت مشارکتی با آنها را زندگی‌­ساز مي‌‌نمايد.
 
وجود مشارکتی پس نه کیفيتی خاص در موجوداتی چون زنان و مردان که حاصل تلاش عقلانی آنها برای درافکندن طرحی نو در زیست-جهان یا همان موجودیتی است که به آنان امکان چنین وجودی را داده است. وجود ابژكتيو زنان و مردان همچون جامعه هنگامی به نحو سوبژکتیو قابل تصور است كه تعین موجود در مرز عدمیِ "خود-دیگری" جان گیرد. ما در اين حالت مورد خطاب وجود قرار مي‌‌گيريم و لذا شگفت‌‌ترين شگفتي‌‌ها را تجربه مي‌كنيم: تجربه عدم و اینکه ما همنوا با نداي وجود حاصل می‌شویم. به یاری این تفكر اصيل است که عقل مذکر وراي هر انديشه حسابگرانه‌ای درباره موجود، خود را به حقيقت وجود مشغول مي‌‌دارد و آنگاه طعم خوش مشارکت همبرابر زنان و مردان در سپهری لیبرال و مشحون از عطر گفتمان‌های انتقادی، مشام تمدن را می‌آکند.

نویسنده : دکتر عباس محمدی اصل
درح خبر : 1394-09-06
بازدید : 6841



نظر کاربران :


نظر شما در باره این خبر :



اخبار مرتبط :

گزارش از نشست «معرفی و نقد کتاب شناخت هویت زن ایرانی» 
حلقه کتابخوانی صلح 
پیشنهاد نوروزی عصمت عباسی: رمان «در جستجوی فرخنده» 
کتاب‌های تازه نشر روشنگران از بیضایی تا یک کتاب انتخاباتی 
گامی به سوی بی‌سالاری 
جنسیت، قدرت و سازمان اجتماعی 
جنسیت، تکثرگرائی و انتخابات 
جنسیت، تحزب و تمامیت خواهی 
جنسیت و انتخابات ملی 
جنسیت و مقتضیات انتخابات دمکراتیک  
جنسیت، دمکراسی و انتخابات 
جنسیت، تجربه مشارکت و جهان بینی سیاسی  
جنسیت، اگزیستانسیالیسم و انتخابات  
جنسیت و همبرابری در انتخابات (یادداشتی اختصاصی از دکتر عباس محمدی اصل) 
جنسیت، همدلی و شایسته سالاری 
جنسیت و انتخابات آزاد (یادداشت اختصاصی از دکتر عباس محمدی اصل) 
جنسیت و اقتدار انتخاباتی 
جنسیت، انتخابات و نفی خودکامگی 
سانسور یا جامعه پذیری زبان 
نفوذ زنان بر انتخابات 
زبان سانسور و سانسور زبان  
جامعه شناسی، عینیت و جنسیت  
جنسیت، خصومت و انتخابات (یادداشتی اختصاصی از دکتر عباس محمدی اصل) 
جنسیت و قدرت در حوزه عمومی (یادداشتی اختصاصی از دکتر عباس محمدی اصل)  
جنسیت و مشارکت در قانونگذاری (یادداشتی اختصاصی از دکتر عباس محمدی اصل) 
جنسیت، تبعیض مثبت و دموکراسی (یادداشتی اختصاصی از دکتر عباس محمدی اصل) 
یادداشت عصمت عباسی به انگیزه صوتی کردن کتاب «اگر بودی میگفتی...» 
روايت ميوه‌هاى درخت كهنسال سنت 
اوتیسم در رمانی با چاشنی عشق، مهاجرت و تنهایی 
گزارشی از مراسم رونمایی و معرفی تازه‌های انتشارات روشنگران و مطالعات زنان در تئاترشهر 
شهلا لاهیجی: «مطمئن هستم شما نیز «متولد شانزده آگوست»؛ جدیدترین اثر سپیده محمدیان را به جد دوست خواهید داشت.» 
جای بزرگ بیضایی در خانه خالی است 
موقعیت اضطراری و معیارهای اخلاقی در سینمای اصغر فرهادی کتاب شد- روایتی تلخ از مادران اوتیسمی در یک رمان 
رمان «متولد 16 آگوست» به قلم سپیده محمدیان منتشر شد 
شهلا لاهیجی: «بالاخره بخت با ما یار شد...» 
من فارغ از شور انتخاباتى كه وجود دارد به آقاى روحانى راى خواهم داد 
به روحانی رای می‌دهم... 
شهلا لاهیجی از «روایت حوا و خوشه‌ی گندم» می‌گوید... 
تازه‌های نشر روشنگران در بهار 96 
کتاب «جنسیت و فلسفه سیاسی انتخابات» منتشر شد 
بخشی از کتاب صوتی «روایت حوا و خوشه‌ی گندم» 
پیشنهاد نوروزی محمدرضا مرزوقی: کتاب «احساس تنهایی و توتالیتاریسم» 
فضیلتی به نام نامیِ نافرمانی 
محمدیان: «حمید فرخ نژاد» در آشنایی‌ام با فضای جنوب نقش بسزایی داشت 
«چهلم»؛ کتاب برگزیده روشنگران در سال 89  
یادنامه‌ی صدرالدین طاهری برای شهلا لاهیجی 
ما رای می‌دهیم تا آرامش ادامه یابد 
معرفی رمان «از روزهای اخگر و زنگار» 
رمان «از روزهای اخگر و زنگار» منتشر شد 

تماس با ما

بازدید امروز : 1101
بازدید دیروز : 1728
بازدید ماه جاری : 2829
کل بازدید ها : 5130566
 

کاربران آنلاین :  1
 

  تلفن دفتر فروش : 88723936 - 88722665
  نمابر : 88722665 
  ایمیل : roshangaran68@gmail.com 
  آدرس : خیابان یوسف آباد میدان فرهنگ – خیابان 33 – نبش آماج – شماره 21- واحد 3

کلیه حقوق این سایت متعلق به انتشارات روشنگران می باشد.