روزی... شاید فردا



روزی... شاید فردا


داخل ماشین نشسته و از پشت شیشه‌های غبار گرفته‌ی کافی‌شاپ چهره‌ی نه چندان واضحی از نیم رخ خندان آزاده را می‌بینم. چنان شاد و سرمست است که انگار دنیا را در کف مشتش گرفته. خودم را دختر نوجوانی می‌بینم هم سن و سال او. از میان کوچه‌های تنگ خاکی و سنگلاخی روستا می‌گذرم. شادم و سرمست از انتظار دیدن یار. همه‌ی دنیایم ئالان بود. چهره‌ی مردانه‌ی او وقتی که می‌خندید‌، لبخند می‌زد و به یک سو خیره می‌ماند، تمام وسعت ذهنم را اشغال کرده است. من دختری نوجوان و چهارده ساله بودم که عاشق مردی شده بودم که بیست و سه بهار از سر گذرانده بود.

 

اولین‌بار که او را دیدم ناخودآگاه جذب چهره‌ی پُر‌ابهت و مغرورانه‌ی او شدم. چیزی در رخسار این مرد جوان میلی‌کُشنده در من ایجاد می‌کرد که بایستم و به این همه ابهت و شکوه مردانه زُل بزنم. چنین حسی را هیچگاه تجربه نکرده بودم. نه معنای عشق را می‌فهمیدم نه هیجان و شور کاذب جنسی داشتم. هنوز هم نمی‌دانم چه بود که در اولین نگاه چنان محو و شیفته‌اش شده بودم. انگار جادویم کرده بود. وقتی نگاهمان تلاقی کرد او هم زُل زد به چشم‌های دختری که خودش را از لب پنجره به بیرون آویزان کرده بود.


قیمت : 150000 تومان
تعداد بازدید : 809


نمایش روزی... شاید فردا


مشخصات تکمیلی

گروه : ادبیات داستانی (ایرانی)
نویسنده : علیرضا وزیری
قیمت : 150000 تومان
موضوع : رمان
تاریخ چاپ : 1402
نوبت چاپ : اول
وضعیت : چاپ شده
تعداد صفحات : 230
تاریخ ثبت کتاب در کتابخانه : 1402-05-07 09:56


تماس با ما

بازدید امروز : 1609
بازدید دیروز : 2027
بازدید ماه جاری : 54701
کل بازدید ها : 5714484
 

کاربران آنلاین :  2
 

  تلفن دفتر فروش : 88723936 - 88722665
  نمابر : 88722665 
  ایمیل : roshangaran68@gmail.com 
  آدرس : خیابان یوسف آباد میدان فرهنگ – خیابان 33 – نبش آماج – شماره 21- واحد 3

کلیه حقوق این سایت متعلق به انتشارات روشنگران می باشد.