همزمان با دفاع هنرمندان از استاد
روزنامه اعتماد- ندا آل طیب: در روزهاي اخير دوستداران بهرام بيضايي به دليل هجمهاي كه روزنامه كيهان در مورد اين هنرمند داشته است، غمگين و خشمگين هستند اما در كنار اين خبر غمانگيز، خبري خوشحالكننده هم در راه است: چاپ كتاب تازهاي از بيضايي. شش سال از سفر بهرام بيضايي به خارج از كشور ميگذرد و حالا ناشر هميشگي كتابهاي او خبر ميدهد كه كتاب تازهاي از اين هنرمند و پژوهشگر منتشر ميشود.
شهلا لاهيجي، مدير انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» كه به تازگي از سفر خارج از كشور بازگشته است، خبر ميدهد كه در جريان اين سفر، كتاب تازهاي از بهرام بيضايي را آورده تا در انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» منتشر كند. لاهيجي درباره اين كتاب به «اعتماد» ميگويد: «سفر شب» فيلمنامهاي است از آقاي بيضايي كه براي نخستين بار منتشر ميشود. آقاي بيضايي اين فيلمنامه را سالها قبل نوشته و داستان آن درباره سفري است كه در طول يك شب انجام ميشود و طي آن اتفاقاتي رخ ميدهد. لاهيجي بهتر ميداند ارايه توضيحات جزيي درباره اين كتاب را به آينده موكول كند و درباره زمان احتمالي انتشار آن ميگويد: «اميدوارم اين كتاب پيش از سال نو منتشر شود. البته لازم است آقاي بيضايي آن را بازنگري كند تا نسخه نهايي كتاب، بدون هيچ مشكلي منتشر شود.» اما اين تنها خبر لاهيجي درباره آثار بيضايي نيست. نمايشنامه مشهور «فتحنامه كلات» بهرام بيضايي به زبان انگليسي ترجمه و منتشر شده و لاهيجي احتمال ميدهد كه شايد بيضايي اين نمايشنامه را در امريكا به انگليسي اجرا كند. اين نمايشنامه كه جزو آثار ستايششده بيضايي است، با ترجمه منوچهر انور منتشر شده است. همان مترجمي كه ١٩ سال پيش، ديگر نمايشنامه بيضايي «مرگ يزدگرد» را به انگليسي ترجمه كرده بود. بيضايي آن زمان از منوچهر انور خواست تا براي نسخه سينمايي «مرگ يزدگرد» زيرنويس انگليسي بگذارد و بعدتر هم قرار شد اين ترجمه از محدوده زيرنويس فراتر برود و به ترجمه كاملي از نمايشنامه تبديل شود و اينچنين بود كه بعد از چند ويرايش، نمايشنامه «مرگ يزدگرد» به زبان انگليسي ترجمه شد و همين نسخه ترجمه شده از سوي انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» منتشر شد. «مرگ يزدگرد» بعدتر در انگلستان و به زبان انگليسي اجرا شد. ترجمه اين نمايشنامه در انگلستان اجراي موفقي داشت و آنگونه كه انور گفته است از روي اين ترجمه، به تازگي «مرگ يزدگرد» را به فرانسه هم برگرداندهاند. انور براي ترجمه نمايشنامه «فتحنامه كلات» كه در قياس با «مرگ يزدگرد» اثر دشوارتري هم به شمار ميرود، با بيضايي به توافق رسيد كه بعضي جملات، ويرايش و حذف يا اضافه شود. بر همين اساس در مواردي بعضي از ديالوگها جابهجا و بعضي گفتارهاي طولاني هم كوتاهتر شد اما به گفته او، هيچ صحنهاي به تمامي حذف نشده است. اين كتاب شهريور امسال منتشر شد. «فتح نامه كلات» هرچند يكي از درخشانترين آثار بيضايي است اما تاكنون اجراي صحنهاي نشده است و برخي معتقدند اجراي اين نمايشنامه به دليل پيچيدگيهايش، كار بسيار دشواري است. سالها پيش دكتر علي رفيعي علاقهمند بود اين نمايشنامه را به صحنه بياورد اما به دليل برخي مشكلات، اين موضوع منتفي شد.
بهرام بيضايي كه كمتر از يك ماه ديگر شمع تولد هفتاد و هشتمين سالگياش را خاموش ميكند، شش سال پيش به دعوت دانشگاه استنفورد امريكا براي برگزاري يك دوره آموزشي به اين كشور سفر كرد. شايد آن زمان در ميان علاقهمندان او كمتر كسي تصور ميكرد اين سفر اين اندازه طولاني شود اما ظاهرا هنوز خبري از بازگشت اين هنرمند نيست. او در امريكا روزهاي شلوغي دارد: نمايشهاي «گزارش ارداويراف»، «گزارش آرش»، «طرب نامه» و «جانا و بلادور» را با گروهي از بازيگران ايراني در امريكا به صحنه برده است. همچنين بعد از سفر او كتاب «هزار افسان كجاست» كه اثري پژوهشي درباره هزارويكشب است، از سوي انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» منتشر شده است. پس از روي كار آمدن دولت تدبير و اميد، حجتالله ايوبي، رييس سازمان سينمايي در نخستين گفتوگوهاي خود تاكيد كرد كه يكي از برنامهها، فراهم آوردن شرايط فيلمسازي براي هنرمنداني مانند بهرام بيضايي و ناصر تقوايي است با همه اينها بيضايي همچنان دور از سرزمين مادري است و فعلا هم خبري از بازگشتش نيست و از عمر اين دولت هم چندماهي بيشتر نمانده است. اما در چند روز گذشته، انتشار اخباري درباره برگزاري يك جايزه نمايشنامهنويسي به نام بيضايي، خشم حسين شريعتمداري، مدير مسوول روزنامه كيهان را برانگيخت و نتيجه آن نگارش مطلبي با ادبيات ويژه خودش در روزنامهاش بود. هجمه او اما بيپاسخ نماند و تعدادي از هنرمندان با نگارش يادداشتهايي در صفحات شخصي خود نسبت به آن واكنش نشان دادند.
پرستويي در يادداشت خود خطاب به شريعتمداري نوشته است: «شما ميدانيد راجع به چه كسي حرف ميزنيد؟ واقعا چگونه به خودتان اجازه ميدهيد كه در مورد استاد مسلم عرصه ادبيات و نمايش و مدافع فرهنگ پارسي، استاد بهرام بيضايي حرفي بزنيد؟ و بنده هم قرار نيست، ايشان را به كسي بشناسانم. چون همه ملت ايران، چه مردم عوام و چه فرهنگيان و اهل ادب و نمايش و كساني كه دلشان براي ايرانزمين ميتپد، او را خوب ميشناسند. فقط به شما يادآور ميشوم و از يك اثر از استاد نام ميبرم، فيلمنامه، فيلم سينمايي (روز واقعه) غير از سينما، يكي از افتخارات صداوسيماي ايران است، كه هرساله در ايام دهه محرم، به مناسبت شهادت امام حسين (ع) نشان ميدهد. از خداي بزرگ خواهانم كه سايه استاد بيضايي را از سر فرهنگ و هنر ايرانزمين كم نكند.» تينا پاكروان هم ديگر هنرمندي است كه در دفاع از بيضايي در يادداشت اينستاگرامي خود نوشت: «حمله امروز كيهان به يك استاد و اسطوره صداي خفته در حنجرهمان را فرياد ميكند. چه كسي از ايران فرار كرده كه شما چنين گستاخانه و بيمهابا از فرار ميگوييد؟ كسي كه بيش از همه دلش براي ايران و ايراني و زبان پارسي تپيد و بيش از شمارگان سن شما تعداد آثارش است كه يكي از يكي بيشتر ايراني است و عاشق اين مرز و بوم.» اين كارگردان سينما در ادامه آورده است: «اينكه او امروز اينجا نيست از بيعرضگي كساني است كه تا بود به چوب تهمت و افترا زدندش و چون رفت دو پاره شدند. كساني چون شما به فحاشي و تهمت ادامه دادند (مطابق معمول هميشه) و كسان ديگري به دست و پايش فتادند كه برگرد و بساز، آنهم نه از سر عشق به استاد و اين سينما بلكه بيشتر به دنبال ستارهاي بر دوششان بودند نشان پيروزي در قدرت بازگرداندن او به وطنش كه هنوز و هميشه دلش برايش بيش از ما و شما ميزند. افتخار كنيد كه هنوز بعد از سي و چند سال كه از انقلاب ميگذرد اين همه عاشقان حسين نتوانستند متني درخور او بنويسند كه آن استاد نوشت و هنوز «روز واقعه» بهترين اثر عاشورايي شماست. بيرون از ايران هم در بهترين دانشگاهها از ايران و فرهنگ ايراني ميگويد. استاد شما هنوز و هميشه براي من و امثال من در قلهايد.»
(روزنامه اعتماد. شماره 3690. 20 آذرماه 1395)