تحليل ناشران از برگزاری سیامين نمايشگاه بينالمللی كتاب تهران
ندا آلطيب: هرچند در كشور ما سرانه مطالعه عدد غمانگيزی است و كتاب و كتابخوانی مهجور و فراموش شده است، اما نمايشگاه بينالمللی كتاب تهران يكی از پر رفتوآمدترين نمايشگاههاست بهطوری كه گاه همزمان با ازدحام جمعيت در نمايشگاه كتاب، عدهای به طنز میگويند اگر در كشور ما اين همه كتابخوان وجود دارد، چگونه است كه تيراژ كتاب هر روز وضعيت بدتری پيدا میكند و حالا به ٥٠٠ و حتی رقم باورنكردنی ٢٠٠ هم رسيده است؟
با وجود همه گلايههايی كه از وضعيت كتاب و كتابخوانی وجود دارد اما جای شكرش باقی است كه نمايشگاه بينالمللی كتاب تهران هر سال در زمان هميشگی خود يعنی ماه ارديبهشت برگزار میشود و شايد فرصت ١٠ روزه برگزاری اين رويداد فرهنگی زمينهای باشد برای توجهی بيشتر به كتاب تا اين كالای مظلوم برای چند روزی هم كه شده، بتواند از كنج عزلت بيرون بيايد، كمی نفس تازه كند، جان بگيرد و حتی اندكی خودنمايی كند. به هر حال با وجود همه بیتوجهیها، عمر نمايشگاه كتاب به ٣٠ رسيده است و اين رويداد فرهنگی همچنان با سختجانی هر چه تمامتر، راه خود را ادامه میدهد.
اما نمايشگاه سیام كتاب شرايط خاصی دارد؛ اين نمايشگاه برای دومين سال پياپی در مجموعه شهر آفتاب برگزار میشود. اين در حالی است كه سال گذشته انتقادات بسياری به اين مجموعه وارد شد. از سوی ديگر برگزاركنندگان اين دوره از نمايشگاه عنوان كردهاند كه تلاش میكنند تا نمايشگاه كتاب را از حالت فروشگاهی برای فروش كتاب دور كنند و در پی آن هستند تا نمايشگاهی به معنای واقعی نمايشگاه برگزار كنند، يعنی مكانی برای نمايش صرف كتاب و نه خريد و فروش آن. اما شايد مهمترين ويژگی اين دوره از نمايشگاه كتاب، برگزاری آن در آستانه انتخابات رياستجمهوری باشد. انتخابات رياستجمهوری همواره در خردادماه برگزار میشود كه امسال به دليل همزماني اين ماه، با ماه رمضان، تقويم رويدادهای سياسی كشور يک ماهی به جلو افتاده است تا انتخابات براي تشكيل دولت دوازدهم در آخرين روزهای ماه ارديبهشت برگزار شود.
هرچند هنوز تا آغاز به كار نمايشگاه كتاب، بيش از دو هفته زمان باقی است اما مجموعه اين شرايط و بهويژه داغ شدن تنور انتخابات رياستجمهوری به دليل ثبتنام نامزدها، ما را بر آن داشت تا نگاهی گذرا به شرايط اين دوره از نمايشگاه كتاب داشته باشيم. در اين گزارش چند محور كلی همچون رويكرد اين دوره از نمايشگاه را مبنی بر دور شدن از حالت فروشگاهی و نزديک شدن به نمايشگاه، نبود مكانی ثابت برای برگزاری نمايشگاه كتاب، ارزيابی مجموعه شهر آفتاب به عنوان مكان برگزاری دو دوره اخير نمايشگاه و نزديكی تاريخ برگزاری نمايشگاه با انتخابات رياستجمهوری را با چند تن از ناشران بررسی و مرور كردهايم.
مهمانان نمايشگاه كتاب از بهشت زهرا سر در آوردند!
انتظاری طبيعی و معقول است كه نمايشگاه كتاب نيز همچون هر نمايشگاه بينالمللی معتبری، در مكانی ثابت برگزار شود، مكانی كه نه تنها ثبات داشته باشد بلكه از استانداردهای لازم نيز برخوردار باشد، اما نمايشگاه كتاب تهران در عمر ٣٠ ساله خود بارها تغيير مكان داشته است و شركتكنندگان و بازديدكنندگان آن هر بار در شرايط آزمون و خطا قرار گرفتهاند. اين نمايشگاه از محل دايمی نمايشگاههای بينالمللی تهران به مصلی و از سال گذشته به مجموعه شهر آفتاب كوچ داده شده است.
شهلا لاهيجي، مدير انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» درباره نبود مكانی ثابت برای نمايشگاه كتاب میگويد: «نمايشگاه كتاب و اتومبيل بايد سرگردان باشند. چون متوليان فرهنگی خودشان هم فرهنگ را جدی نمیگيرند و متاسفانه هيچكس به كتاب اهميتی نمیدهد. چون اگر كتاب ارزش و اهميتی داشت، فكری برايش میكردند. بسياری از اوقات من خود به تنهايی در برابر سانسور میجنگم و تعجب میكنم چرا ديگران اعتراض نمیكنند و اينگونه است كه من به عنوان چهرهای شلوغكُن و نقنقو قلمداد میشوم. جالب است كه همكارانم میگويند ما با شما موافقيم ولی اهل عمل نيستند. سه هزار سال است كه ما دچار ترسی بيهوده هستيم و از هر گونه احقاق حق و اعتراضی میهراسيم و هرگز به خودمان حق سوال از حكومتها را ندادهايم.»
او كمی به گذشته برمیگردد و يادآوری میكند: «همان سالی كه میخواستند نمايشگاه كتاب را در مصلی برگزار كنند، چهارصد ناشر درجه يک (هرگز انتشارات خود را درجه يک نمیدانم ولی ما با نوع كتابهایمان سعی كردهايم تاثيرگذار باشيم) ايستادند و يكصدا گفتند به مصلی نمیآييم و آقای پرويز، معاون وقت فرهنگی وزارت ارشاد ناچار شد كوتاه بيايد و برنامهريزیاش را تغيير داد و بهترين جا را به ناشران داد ولی امروزه حوزه نشر را دچار چنان فقری كردهاند كه ديگر كسی اينگونه اعتراض نمیكند. سال گذشته ناشران ناچار شدند در سختترين شرايط، كتابهای خود را به شهر آفتاب بياورند. برای گرفتن غذا و استفاده از سرويس بهداشتی، در صفهای طولانی بمانند و... بعد هم كه باران آمد و كتابها را آب گرفت و هيچكس هم اعتراضی نكرد. متاسفانه مسوولان در تصميمگيریهایشان با ناشران مشورت نمیكنند.»
لاهيجی كه چند سالی در نمايشگاه غايب بوده است، ادامه میدهد: «متاسفانه برگزاركنندگان نمايشگاه تجربه كافی ندارند. مانند سال گذشته كه ما را تحويل كسی دادند كه در عمرش چهار تا كتاب هم نخوانده بود. آنها نمیدانستند يک ناشر در غرفهاش چه كارهايی انجام میدهد و به چه امكاناتی نياز دارد. اگر سال گذشته در نمايشگاه شركت كرديم، به اين دليل بود كه پيشتر گفته بوديم مصلی به لحاظ ساختمانی مكان مناسبی برای نمايشگاه كتاب نيست، سالنهايش امكانات و شرايط برگزاری نمايشگاه كتاب را ندارد و امكان نداشت بتوانيم در آن محل كار كنيم. غرفههای كتاب در مصلی امكان نفس كشيدن نداشتند و نمیشد كتابها را به راحتی وارد اين مكان كرد. به همين دليل چهار پنج سال در نمايشگاه شركت نداشتيم اما قول داده بوديم وقتی مكان برگزاری نمايشگاه تغيير كرد، در مكان جديد حضور داشته باشيم. بنابراين وقتی سال گذشته بحث «شهر آفتاب» به ميان آمد، ديديم اگر باز هم اعتراض كنيم، گويی هميشه ناراضی هستيم و فقط نق میزنيم. به هر حال در نمايشگاه شركت كرديم اما جالب است كه بسياری از مهمانان مهم ما به جای شهر آفتاب، از بهشتزهرا سر در آوردند! و هرچند از آنها خواستيم بعد از خواندن فاتحه و دعا بر مزار عزيزانشان، راهی برای ورود به نمايشگاه بيابند، بسياری از آنها در شلوغی و ترافيک آن منطقه از خير ديدن نمايشگاه كتاب گذشتند و بازگشتند.»
ديواری كوتاهتر از حوزه نشر وجود ندارد
اعظم كيانافراز، مدير انتشارات «افراز» نيز نبود مكانی ثابت و مناسب را بزرگترين معضل نمايشگاه بينالمللی كتاب تهران میداند: «جای تاسف است كه ديواری كوتاهتر از صنعت نشر و اهالیاش وجود ندارد. چگونه است كه ديگر نمايشگاهها در محل نمايشگاههای بينالمللی برگزار میشوند؟! بايد اين اتفاق برای نمايشگاه كتاب تهران هم بيفتد كه مكانی مناسب و ثابت به برگزاری آن اختصاص داده شود.» به اعتقاد او، «شهر آفتاب» از نظر موقعيت مكانی، فضا و مساحت، مكان استانداردی برای نمايشگاه كتاب نيست. بلكه نمايشگاه كتاب بايد در محلی برگزار شود كه بازديدكنندگان به راحتی امكان رفتوآمد داشته باشند كه «شهر آفتاب» اين ويژگی را ندارد و در محلی قرار گرفته است كه مسافتی دور برای مخاطبانش دارد و آنان بهسختی میتوانند اياب و ذهاب كنند.
كيان افراز با وجود همه اين مشكلات اميدوار است مديران و مسوولان، تدبيری برای اين وضعيت بينديشند: «اميدوارم معاونت فرهنگی، اتحاديه ناشران، شهرداری تهران و ديگر دستاندركاران نمايشگاه كتاب، مكانی ثابت و استاندارد را برای برگزاری اين رويداد انتخاب و از اين تغييرات مداوم جلوگيری كنند. البته در انتخاب مكان تازه، بايد به تمامی ابعادش فكر و سنجيدهتر عمل شود.»
مدير انتشارات «افراز» در پاسخ به اين پرسش كه مكان برگزاری نمايشگاه كتاب بايد چه ويژگیهايی داشته باشد؟ میگويد: «مسافت، موضوع بسيار مهمی است. همانگونه كه توضيح دادم، مصلی معضلات بسياری داشت و مناسب نمايشگاه كتاب نبود، اما دسترسی مردم به آن آسان بود. نمايشگاه بينالمللی چمران هم محاسنی داشت. بايد برای يافتن يک مكان مناسب، كار كارشناسی و اصولی انجام داد. شايد محلی مثل باغ كتاب واقع در تپههای عباسآباد گزينه بدی نباشد. اما «شهر آفتاب» خيلی دور و خارج از تهران به نظر ميرسد.»
او بر اين باور است كه يک مكان استاندارد برای برگزاری نمايشگاه كتاب بايد دسترسی آسان داشته باشد، مشكل پاركينگ نداشته باشد و سرويسهايی در نقاط مختلف شهر برای رفتوآمد بازديدكنندگان مستقر باشند. همچنانكه بايد در نمايشگاه كتاب اطلاعرسانی درست و بهروزی انجام شود و اين رويداد فرهنگی از تبليغات كارآمدی برخوردار باشد و... كه همه اينها نيازمند كار كارشناسی است.
كيانافراز نيز همچون ديگر همكارانش تجربه خوشايندی از برگزاری نمايشگاه سال گذشته در مجموعه شهر آفتاب ندارد: «سال گذشته اين مجموعه خيلی معضل داشت. انتشارات ما جای خيلی پرتی واقع شده بود. شنيدهام امسال حتی بخشی از فضای سال گذشته را هم نخواهيم داشت و اين يعنی باز هم فضا كوچکتر خواهد شد. ضمن اينكه حتما در اين يک سال ناشران جديدتری اضافه شدهاند. سال گذشته تا روز پنجم نمايشگاه، اسم ما در ليست ناشران شركتكننده نبود؛ خيلی از مخاطبان نمايشگاهی كتابهای ما با شنيدن اين جمله از مسوولان اطلاعرسانی كه اين ناشر شركت نكرده، دست خالی برمیگشتند. يعنی علاوه بر مشكل مكان نمايشگاه، اطلاعرسانی هم دچار مشكلات بزرگی بود، به همين دليل سال گذشته با مشكلات عديدهای روبهرو بوديم. اگر غرفههای ناشران براساس حوزه كاریشان چيده شود، كمتر چنين مشكلاتی پيش میآيد. حتی اگر چينش غرفهها براساس حروف الفباست، باز هم بهتر است ناشرانی كه حوزه يكسانی دارند، در يک سالن باشند چون برای بازديدكنندگان نيز مراجعه به اين ناشران و بازديد و خريد آثارشان آسانتر خواهد بود.»
گويی جبهه است!
علی مدنی يكی از مسوولان فروش و بازاريابی نشر «مرواريد» نيز درباره اين موضوع میگويد: «پاسخها و ارزيابیهای ما بر اساس اطلاعاتی است كه از رسانهها میگيريم و شايد همان پاسخهايی باشد كه سياستگذاران خواهان شنيدن آن هستند. شايد تغيير مكان نمايشگاه به دليل تعداد بالای متقاضيان و شركتكنندگان و البته مراجعهكنندگان باشد. پيش از اين ترافيک، نقل و انتقالات و مشكلات شهری، معضلاتی را ايجاد كرده بود. به هر حال ما بحثهای مالی و مسائل پشت پرده را نمیدانيم اما آنچه مسلم است اين است كه در اين مدت جايی را كه درخور نمايشگاه بينالمللی كتاب باشد، نداشتهايم.»
او به اين نكته باور دارد كه «شهر آفتاب هم خوبيها و بدیهای خود را داشت و انتخاب آن يا تغييرش دست كسی هم نيست اما مسلما مكانی دور از دسترس بود. ازدحام جمعيت، كمبود امكانات، ضعف اطلاعرسانی، تنظيم برنامهها و... همه اين مشكلات وجود داشت و هميشه هم همين بوده است. به ياد دارم در دورههای سال گذشته مصلی حتی برق نداشت و زمانی كه اين مساله را با مسوولان مطرح كرديم، گفتند خودتان درست كنيد! گويی جبهه است. مسلما نمايشگاه كتاب مديريت خاص خود را میخواهد اما هر يک از دوستان، مسائل را به گردن ديگری میاندازند.»
نمايشگاه يا بازار مكاره؟!
دنياديدگان و كسانی كه تجربه حضور در نمايشگاههای معتبر كتاب در كشورهای ديگر را دارند، خوب میدانند كه نمايشگاه كتاب در كشورهای ديگر با آنچه در كشور ما برگزار میشود، تفاوت بسياری دارد. در كشورهای پيشرفته، نمايشگاه كتاب محلی است برای گردهمايی ناشران و دستاندركاران حوزه نشر تا حقوق آثار يكديگر را خريداری كنند، درباره مسائلشان با هم تبادلنظر كنند و... اما در كشور ما نمايشگاه كتاب، بزرگترين فروشگاه كتاب است. در شرايطی كه حوزه نشر همانند بسياری از كالاهای فرهنگی ديگر، وضعيت نامطلوبی دارد، طبيعی است كه حيات تعدادی از ناشران به دليل كمکهايی كه دريافت میكنند، به همين ١٠ روز برگزاری نمايشگاه وابسته است. ضمن اينكه نمايشگاه بهترين و تقريبا تنها فرصتی است كه ناشران میتوانند ويترينی از آثار خود را به خوانندگان كتاب ارايه دهند و با مخاطبان خود رويارويی مستقيمی داشته باشند. شهلا لاهيجی كه تجربه حضور در نمايشگاههای بينالمللي متعددی در حوزه كتاب را دارد معتقد است كه اصلا بهتر است به جای نمايشگاه كتاب بگوييم بازار مكاره كتاب! چون هر كسی هر كتابی را به نمايشگاه كتاب ما میآورد و آن را میفروشد اما برگزاری صرف نمايشگاه در ايران، شدنی نيست. چون انگيزه يک ناشر اين است كه هزينهای را كه برای در اختيار گرفتن و طراحی يک غرفه میكند، به نوعی جبران كند و از آن نقدينگی به دست آورد تا بتواند در وضعيت بحرانی نشر، بخشی از مشكلات اقتصادی خود را حل كند. بنابراين اگر بخواهند بحث فروش را از نمايشگاه حذف كنند، نيمی از ناشران اصلا در اين رويداد شركت نمیكنند. اينگونه تصميمگيریها نبايد از بالا اعمال شود بلكه بايد با مشورت خود ناشران صورت بگيرد. اما چه كسانی برای ما تصميم میگيرند؟ آيا مشكلات و مسائل اقتصادی نشر را میدانند؟!»
او با مقايسه نمايشگاه كتاب تهران با نمايشگاههای كتاب جهان ادامه میدهد: «در كشورهای ديگر به جز دو روز آخر نمايشگاه، ديگر روزهای برگزاری آن به معامله و گفتوگو ميان خود ناشران اختصاص دارد. يعنی آنها هستند كه حقوق كتابهای يكديگر را میخرند. در واقع نمايشگاه، ويژه عموم بازديدكنندگان از عصر دو روز پايانی آغاز میشود. به اين معنا كه از عصر روز چهارم وقتی كه ناشران در حال جمعآوری كتابهایشان هستند، بعضی از آثار خود را برای فروش به مخاطبان و بازديدكنندگان ارايه میدهند. يعنی كسی برای كسب درآمد در نمايشگاه حضور ندارد. در كنار اين رايزنیها و مباحث تخصصی كه ميان ناشران وجود دارد، برنامههای فرعی بسياری هم تدارک میبينند. برنامههايی كه اتفاقا بسيار متنوع و جذاب هستند و هر كسی با هر سليقهای میتواند از بخشی از اين برنامهها استفاده كند.»
غم نان اگر بگذارد...
لاهيجی به سالهای حضورش در نمايشگاه كتاب فرانكفورت كه يكی از معتبرترين نمايشگاههای جهانی است، اشاره میكند: «10 سال است كه مهمان افتخاری نمايشگاه فرانكفورت هستم. آخرين باری كه در اين نمايشگاه حضور داشتم، ٢٥٠٠ برنامه مختلف جذاب ترتيب داده بودند. اما همچنان اين پرسش را دارم واقعا ما برای چه به نمايشگاه میرويم؟! چرا در نمايشگاه شركت میكنيم؟! اصلا برای كتاب ارزشی قايل هستيم؟! اگر قايل بوديم كه تيراژ كتابهایمان به ٥٠٠ و ٢٠٠ نسخه نمیرسيد. موضوع اين است كه نمايشگاه كتاب ما چه فرقی با ديگر نمايشگاههای كتاب جهان دارد؟ نه اينكه با ارايه و فروش كتاب مخالف باشم، هميشه گفتهام نمايشگاه كتاب برای آگاهی مردم است اما وقتی مردم آنقدر درگير سيبزمينی و پياز هستند و برای تامين نيازهای اوليهشان گرفتاری دارند، چه انتظاری میتوان از آنان داشت؟! وقتی كسی غم نان دارد، ديگر نمیتواند به كتاب فكر كند.»
لاهيجی كه گلايههای بسياری از تصميمگيری پشت درهای بسته دارد، ادامه میدهد: «بسياری از ما ناشران در چندين نمايشگاه معتبر بينالمللی حضور داشتهايم چرا مديران و تصميمگيرندگان برای تصميمگيری درباره چنين موارد مهمی، هرگز با ما مشورت نمیكنند و از ما نمیخواهند تجربياتمان را در اختيارشان بگذاريم. متاسفانه فكر میكنند اگر چنين كنند، روی ما زياد میشود!»
نمايشگاه كتاب ما جزو استثناهاست
اعظم كيانافراز هم كه نظرات مشابهی با همكارش دارد، میگويد: «تقريبا در تمام كشورهای جهان نمايشگاه كتاب به معنای نمايش صرف آثار است و فروش ندارند. در واقع نمايشگاه، محلی است برای آشنايی و تبادل اطلاعات ميان ناشران و دستاندركاران حوزه كتاب و اين شرايطی است كه متاسفانه در كشور ما وجود ندارد. بهطوریكه نمايشگاه بينالمللی كتاب تهران جزو استثناهايی است كه فروش هم دارد، اما خيلی خوب است روزی اين اتفاق بيفتد كه نمايشگاه كتاب ما هم مانند نمايشگاههای كتاب ديگر كشورها، فقط جنبه نمايشگاهی داشته باشد ولی اول بايد بسترش فراهم شود.»
اين ناشر درباره فراهم شدن اين بستر توضيح میدهد: «پيشنياز اين اتفاق اين است كه هر ناشری در طول سال ويترين مناسب خود را برای عرضه آثارش داشته باشد تا بتواند بهراحتی كتابهايش را عرضه كند. در حال حاضر به سيستم فعلی عرضه كتاب، نقدهای بسياری وارد است. سيستم عرضه و پخش ما سنتی است و لازم است كه مدرن شود. برای اين منظور اول بايد بسترسازی كنيم و بعيد میدانم اين اتفاق در سالهای اخير رخ بدهد چون اول بايد شرايط مورد نياز آن را فراهم كنيم. اما همانگونه كه اشاره كردم، در وهله اول ناشری بايد بتواند در طول سال، بهراحتی كتابهايش را عرضه كند و امكان رويارويی مستقيم با مخاطب خود را داشته باشد نه اينكه منتظر برگزاری نمايشگاه باشد تا از اين راه، قدری نقدينگی به دست آورد.»
علی مدنی از انتشارات «مرواريد» هم با اعتقاد بر اينكه چنين شرايطی فعلا در ايران وجود ندارد، موضوع را از زاويهای ديگر بررسی میكند: «در ايران چنين امكانی وجود ندارد چون در وهله اول ما حق کپیرايت نداريم. در اين وضعيت، چندين ناشر كتابهای تكراری را چاپ میكنند و میخواهند مشكلات مالیشان را حل كنند. در نمايشگاه كتاب است كه به ناشران كمک هزينه میدهند و در طول سال چنين امكاناتی را ارايه نمیدهند. هرچند با همان كمکهای مالی هم نمیتوان غرفه خوبی در نمايشگاه داير كرد اما به هر حال فرصتی است برای ناشران. تا بخشی از مسائل اقتصادیشان را حل كنند. در شرايط فعلی، يک ناشر نمیتواند فقط برای آنكه غرفهسازی كرده باشد، هزينه بالايی متقبل شود. او به دليل هزينهای كه پرداخت كرده، خواهان عرضه و فروش آثارش است اما اگر اين شرايط فراهم بود كه نمايشگاه كتاب ما صرفا جنبه نمايشگاهی داشته باشد، كيفيت برگزاری آن خيلی بالا میرفت. اما در حال حاضر تنها در نمايشگاههای خارجی كتاب اين شرايط و بستر فراهم است كه فقط محصولات جديد خود را رونمايی كنند.»
مدنی كه باور دارد فراهم شدن اين شرايط در كشور ما پروسهای زمانبر است، ادامه میدهد: «كار فرهنگی خيلی زمانبر است. در حال حاضر ارايه بن بر آمار شركتكنندگان در نمايشگاه تاثيرگذار است. اگر اين كمکها در طول سال انجام شود، شرايط قدری بهتر خواهد شد. اما همچنان معتقدم تا كپیرايت درست نشود، چنين چيزی در كشور ما شدنی نيست. زيرا مگر در كشور ما چند كتاب جديد چاپ میشود كه ناشران بخواهند آنها را در نمايشگاه رونمايی كنند؟! البته میتوان برای سنجش اين وضعيت، زمان ديگری را برای برگزاری نمايشگاهی كه صرفا برای رونمايی كتابهای جديد برپا میشود، در نظر بگيرند و به صورت موازی و آزمايشی چنين نمايشگاهی را برگزار كنند و ارزيابی كه جواب میدهد يا نه. اما با اقتصاد ضعيف نشر نمیتوان چنين كرد. همچنانكه میبينيم نمايشگاههای استانی كتاب هر سال ضعيفتر میشود و هيچ دور نيست كه اين نمايشگاهها رو به تعطيلی برود.»
نمايشگاه كتاب با چاشنی انتخابات
اما همه اين شرايط به جای خود، موضوعی كه امسال نمايشگاه كتاب را بيش از پيش تحت تاثير خود قرار میدهد، انتخابات رياستجمهوری و حتی شورای شهر است. با نزديک شدن به زمان برگزاری انتخابات، بهويژه در روزهای اخير كه هر روز خبرهای تازهای از ثبتنام نامزدهای مختلف منتشر میشود، هر موضوع ديگری تحتالشعاع انتخابات و اخبار آن قرار میگيرد. چندی پيش برگزاركنندگان نمايشگاه در گفتوگويی با ايلنا اعلام كردند، تصميم دارند بعد از تاييد صلاحيت نامزدها و زمانی كه تركيب نهايی آنان مشخص شد، جلساتی را برای مناظره بين نامزدهای مختلف برگزار كنند و اين افراد بتوانند در نمايشگاه كتاب هم تبليغاتی داشته باشند ضمن اينكه نمايشگاه نيز در فضای انتخابات قرار بگيرد.
نبايد مردم را دلسرد كرد!
طرح همين موضوع سبب شد تا سر درددل شهلا لاهيجی باز شود و او نگرانیهای خود را از انتخابات پيش رو مطرح كند: «واقعا هيچ چيزی معلوم نيست. برنامهها نامشخص و وضعيت آينده اين كشور كاملا مبهم است. متاسفانه آنقدر عليه روحانی ضدتبليغ در رسانههای رسمی و در فضای مجازی وجود دارد كه مردم را از شركت در انتخابات مايوس میكند. اما اميدوارم مردم متوجه شوند تنها راهحل تحول كشور، شركت در انتخابات و رای دادن به كسی است كه سياستها و برنامههايش نيمهكاره مانده و هيچكس نمیتواند برنامههای او را كه تا حدودی به صلاح همه ما است، ادامه دهد. البته متاسفانه خود من زمان برگزاری انتخابات در تهران نيستم اما اگر بودم، حتما به آقای روحانی رای میدادم چون جز او اميد ديگری نداريم. البته نمیدانم در مناظرههای نامزدها چگونه میخواهد از خودش دفاع كند. كاش مشاورانی مثل ما داشت تا به او يادآوری میكرديم چگونه از خود دفاع و نقاط مثبت كارنامه خود را تشريح كند. مثلا در حال حاضر موضوعی مانند اقتصاد مقاومتی برای خود من هم مبهم است و ای كاش همين موضوعات را در مناظرهها برای مردم توضيح دهند.»
او در ارزيابیاش از برگزاری مناظره كانديداهای رياستجمهوری در نمايشگاه كتاب میگويد: «اگر بگذارند ما و مردم نيز حرف خود را بزنيم، برگزاری مناظره در نمايشگاه خيلی خوب است. ولی اين نكته را هم فراموش نكنيم كه شهر آفتاب متعلق به شهرداری است و شايد مصلحتهای خودش را در نظر بگيرد. در صورتی كه برگزاری مناظره زمانی خوب است كه همه تفكرات و جناحها، امكانات و تريبون برابر داشته باشند تا بتوانند از آرا و عقايد خود دفاع كنند اما متاسفانه اين تجربه را داشتهايم كه يک سال به دليل صحبتهای كاملا مجاز و قانونیای كه داشتيم، دچار دردسر بسياری شديم. در حالی كه در فرانكفورت وزير امور خارجه سبزها با اينكه بركنار شده بود به دليل حقوق مردمی و شهروندی اجازه ابراز هر گونه انتقادی را داشت و دولت مركل كه يكی از بهترين سياستمداران حال حاضر دنياست، تحمل اين انتقادات را داشت. در چنين كشوری شما میتوانيد سوابق تمام كانديداها را داشته باشيد. اما در كشور ما قشر بزرگی از مردم از سوابق و پيشينه بسياری از نامزدها اطلاعی ندارند و ديدهايم كه همين موضوع چه پيامدهای وحشتناک و هزينه سنگينی برای ما داشته است.»
اين ناشر كه از شرايط فعلی بسيار نگران است، تجربيات تلخ گذشته را يادآوری میكند: «متاسفانه در حال حاضر احمدینژاد ظاهرا بازی خطرناكی را با مردم آغاز كرده است و اين كار بسيار ناپسندی است چراكه مردم بايد به حاكمانشان اعتماد كنند اما متاسفم كه كسانی مانند احمدینژاد آنان را دلسرد میكنند تا به خانههایشان برگردند در حالی كه سال ٨٤ كه مردم نوميد و دلسرد به خانههایشان بازگشتند، نتيجه را ديديم. اميدوارم اين اتفاق در اين دوره نيفتد چون با وجود همه مشكلات، شركت مردم در انتخابات و حضور دوباره روحانی در رياستجمهوری، يک گام رو به جلو است.»
لاهيجی اميدوار است خردی جمعی حكمفرما شود و انديشمندان و نخبگان در كنار مردم قرار بگيرند تا شاهد اتفاقات بهتری باشيم. او در توضيح اين نكته میگويد: «قشر نخبه بايد در كنار مردم قرار بگيرد. كسانی كه فقط در فضای مجازی حرف میزنند، شجاعت داشته باشند و سكوت خود را بشكنند چون سكوت و ركود، چاره كار نيست. اميدوارم اين خرد جمعی حاكم شود تا مردم كسی را كه به حرفها و عقايدشان نزدیکتر است، كسی كه سايه جنگ را برداشته، بحرانها را كم كرده، يكسری كارها را به نتيجه رسانده، توانسته صادرات نفت را كمی بالا ببرد، كمی توسعه اقتصادی فراهم كرده و... را انتخاب كنند. چون به هر حال هيچكسی كه نمیتواند جادو كند. كيست كه بتواند اين موضوعات را در يک رسانه مطرح كند. متاسفم كه صدا و سيمای ما خود عليه دولت حاكم، ضد تبليغ میكند. اگر از رسانه عمومی و ملی قطع اميد شود، ديگر به چه كسی میتوان اميد بست؟! به هر حال همهمان را به خدا میسپارم!»
علی مدنی هم ديدگاههای خود را اينگونه مطرح كرد: «از آنجا كه در كشور ما همهچيز سياسی است و همه امور هم به سياست مربوط میشود، برگزاری مناظرههای كانديداهای رياستجمهوری هم میتواند كمک كند. اما بايد ديد آيا آمدن نامزدهای رياستجمهوری باعث شلوغی بيشتر میشود يا اينكه بازديدكنندگان را از كتاب دور میكند و آنها را جذب هياهوی انتخابات میكند. آيا قرار است كانديداها در تبليغاتشان كتاب بخوانند كه اگر چنين كار كنند، باز هم به سود كتاب است چون اينگونه تبليغات میتواند در ذهن مخاطبان بماند. اما به هر حال بار اول است كه چنين اتفاقی میافتد و بايد ديد اين مناظرهها به چنين شكلی برگزار میشود و چه نتيجهای خواهد داشت. با اين حال هر چه باعث شود اسم كتاب و نمايشگاه در رسانهها مطرح شود، خوب است چون برای كتاب كه كالای مهجوری است، به منزله نوعی تبليغ به حساب میآيد.»
تهديد يا فرصت؟
به هر حال آنچه پيشبينی میشود اين است كه سیامين نمايشگاه كتاب حال و هوای متفاوتی خواهد داشت؛ حال و هوايی شايد به رنگ انتخابات رياستجمهوری. جالب است كه گفتوگوهای ما با ناشران زمانی انجام شد كه هنوز محمود احمدینژاد نامزدی رسمی خود را اعلام نكرده بود و شايد اگر اين موضوع مشخص شده بود، ناشرانی كه در اين گزارش حضور دارند، سخنان پر شورتری میداشتند. از سوی ديگر هنوز ليست مهمانان خارجی هم مشخص نشده است و دور از ذهن نيست كه انتخابات رياستجمهوری با كنجكاویها و هيجانی كه ايجاد میكند، بر حضور ميهمانان خارجی هم تاثيرگذار باشد. به هر حال بايد ديد برگزاركنندگان نمايشگاه چگونه میتوانند از اين همزمانی به سود كتاب استفاده كنند و انتخابات را به جای تهديدی برای به حاشيه راندن كتاب، به فرصتی برای توجه و تبليغ بيشتر برای آن تبديل كنند و به «شهر آفتاب» رونقی دو چندان ببخشند.
منبع : روزنامه اعتماد، شماره 3782، شنبه 26 فروردین 1396
درح خبر : 1396-01-27 20:11
بازدید : 4949