سایت روشنگران: «مشتاق الحلو» نویسنده کتاب « فمینیسم و برابری طلبی در غرب و ایران»، فارغ التحصیل رشته دکترا از دانشگاه مفید در علوم انسانی است که پایان نامه ی دکترای وی با درجه عالی از سوی مقامات دانشگاهی و مقامات بالای روحانی قم پذیرفته شده بود. متاسفانه این کتاب نتوانست از بخش سانسور وزارت ارشاد و نظارت کتاب عبور کند و علیرغم مطالب صرفا علمی و نه سیاسی آن، غیرقابل چاپ اعلام شد. هرچند درمتن قانون اساسی و مصوبه شورای انقلاب فرهنگی تاکید شده که نویسندگان و پژوهشگران این حق را دارند که مسائل اجتماعی را به بحث بگذارند و به چالش بکشند و بدین ترتیب به پویایی جامعه و ایجاد گفتمان های اجتماعی و فرهنگی سودمند دست یابند! با این حال متاسفیم که علاقمندان از خواندن چنین اثری محروم ماندند. گفتنی است دلایل عدم کسب مجوز این کتاب هرگز به ناشر ابلاغ نشد. در زیر بخش کوتاهی از مقدمه کتاب را می خوانید.
«به نظر می رسد طی دهه های اخیر، اندیشه هایی در طرفداری از برابری حقوق زنان با مردان در جامعه ایران مطرح شده است که در ابعاد مختلفی به اندیشه های برابری طلبانه ی فمینیست های غربی شباهت دارد. مطرح شدن این اندیشه ها علل و دلایل مختلفی دارد. یکی از مهمترین این دلایل مشاهده ی غیبتِ زن از عرصه های اجتماعی، علمی، هنری و... می باشد. از دیرباز بسیاری از متفکرین، بویژه خود زنان- و در غرب پیش از شرق- متوجه این مساله شده اند. نه تنها نقش زنان در خلق آثار، فرعی بوده، بلکه پدیدآورندگان آنها نیز به زن توجهی نکرده و به تاریخ و علم با دیدی کاملا مردانه نگریسته اند. لذا از قرن ها پیش برخی از نویسندگان در تلاش برای تعدیل این روند دست به قلم بردند. شاید یکی از قدیمی ترین آنها را بتوان افلاطون دانست که به مساله زن اهمیت داده و با دیدی متفاوت از هم عصران خود به زن نگریسته است.
ادیان سماوی نیز غالبا در راستای بازگرداندن زن به جایگاه انسانی خود تلاش نموده اند. اما هیچکدام از اینها را نمی توان فمینیسم، اندیشه های فمینیستی و یا حتی اندیشه های برابری طلبانه نامید. چراکه فمینیسم بدون اومانیسم و فردگرایی و برابری نمی تواند معنا داشته باشد و اینها همگی محصولات رنسانس می باشند.
مهمترین اثر مقایسه ای میان حقوق زنان در ایران و غرب کتاب «رفع تبعیض از زنان» می باشد. این اثر که یک تحقیق صرفا حقوقی است، کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان تصویبی سازمان ملل متحد را با حقوق داخلی ایران با هدف زمینه سازی برای الحاق ایران به این کنوانسیون، مورد مقایسه قرار می دهد. کتاب پژوهشی درباره «خشونت علیه زنان در ایران» یک تحقیق نسبتا کامل و جامع درباره خشونت علیه زنان در ایران با دید حقوقی و اجتماعی می باشد. نویسنده برای ترسیم وضعیت موجود از اسناد قضایی بسیاری استفاده می کند و سعی دارد انواع و صورت های مختلف اعمال خشونت بر زنان را برملا کند و برای اصلاح این وضعیت راهکارهای مختلفی ارائه می دهد.
از میان همایش هایی که با موضوع «زن» در ایران برگزار شده، نزدیکترین همایش به موضوع این نوشته ،همایش «اسلام و فمینیسم» می باشد. این همایش که در اسفند 79 در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اولین همایش در ایران است که عنوان «فمینیسم» دارد. هرچند بسیاری از شرکت کنندگان این همایش در طرح موضوع فمینیسم دچار کژفهمی هایی شده اند، ولی چند مقاله ی مفید درباره ایران و غرب در آن ارائه شده است.
از میان نشریات، ماهنامه «زنان» مهمترین نشریه داخلی است که دیدگاه های برابری طلبانه مطرح می کند و در این راستا «نیمه دیگر» از مهمترین نشریات فارسی چاپ خارج است که در اتریش به چاپ می رسد. کتاب «انقیاد زنان» نوشته جان استورات میل یکی از متون کلاسیک فمینیسم لیبرال می باشد که در حقیقت جان استوارت میل در ادامه اندیشه های آزادی طلبانه و برابری خواهانه ی خود، آن را نگاشته است و پوچی ریشه استدلال های تبعیض نسبت به زنان را نشان داده است. این کتاب سعی می کند دلایل مختلفی برای لزوم برابری اجتماعی و حقوقی زنان و مردان ارائه دهد و ضررهای مختلفی از وضعیت نابرابری متوجه کل جامعه ی بشری شده است را نشان می دهد.
ساختار این تحقیق موضوعی است و شامل چهارفصل و نتیجه گیری می باشد.
فصل اول از سه مبحث تشکیل شده است. مبحث اول، فمینیسم و شاخه های مختلف آن را معرفی می کند و در حکم مقدمه تحقیق می باشد. در این مبحث از روش توصیفی استفاده می شود. مبحث دوم بستر و زمینه های ظهور فمینیسم برابری طلب در غرب و برابری طلبی در ایران را مورد بررسی قرار می دهد. در این مبحث گفتمان (البته نه معنای فوکویی) و ساختارهای اجتماعی در غرب و ایران مورد مقایسه قرار می گیرند. مبحث پایانی این فصل به تاریخچه ی تحول فمینیسم برابری طلب در غرب و برابری طلبی در ایران می پردازد و برای این هدف از روش تاریخی- مقایسه ای استفاده می شود.
فصل دوم، به تبیین مسایل زنان اختصاص دارد. در مبحث اول، از دیدگاه فمینیسم برابری طلب غربی و در مبحث دوم از دیدگاه برابری طلبان ایرانی این تبیین صورت می گیرد. در این فصل نیز دو گفتمان غربی و ایرانی مورد مقایسه قرار می گیرند.
فصل سوم در دو مبحث، مطالبات فمینیسم برابری طلب غربی و برابری طلبان ایرانی را مورد توصیف مقایسه ای قرار می دهد.
فصل آخر، راهکارهای پیشنهادی دو گروه یاد شده را نیز به صورت توصیف مقایسه ای مطرح می کند.
سرانجام خلاصه و نتیجه گیری نهایی آورده می شود تا ارتباط فصول با هم بررسی شود و به شکل روشنتری به نتیجه آزمون فرضیه اشاره گردد و استدراکات بیان شود.
در پایان تاکید می شود که این تحقیق نه تحقیقی فمینیستی است و نه درصدد نظریه پردازی یا قضاوت می باشد، بلکه تحقیقی با هدف مقایسه ی دو جریان یادشده است.»