
انتخاب خبر- شهلا لاهیجی: جان لاک، کشیش و نویسندهی آزادیخواه و پرآوازهی قرن شانزدهم انگلستان در مهمترین اثر خود «دربارهی دولت» که قوانین اساسی اکثر کشورهای اروپایی و سپس بخش عمدهای از قانون اساسی ایالات متحدهی امریکا تقریباً کپیبرداری از کتاب این نویسنده است، در مورد وضعیت جنگی و صلحآمیز میگوید: «حتی در اجتماع نیز زمانی که امکان دسترسی به داور قانونی فراهم باشد، اما بیعدالتی و فساد دستگاه عدالت باعث بازماندگی شخص از استیفای حقش شده باشد، مشکل است تصور کرد که وضع موجود، وضعی غیر از وضعیت «جنگی» است. زیر زور و تجاوز از جانب هرکس که باشد، زور و تجاوز است. خواه این ستم از سوی یک متجاوز خارجی باشد، خواه از سوی کسانی که منصوب به اجرای عدالت هستند و در چنین شکلی مثل این است که به آن کسی که به او ظلم شده یا حقش ضایع شده اعلان جنگ داده شده است، آغاز اعلام جنگی راستین به ستمدیدگان است.» و باز در جای دیگری میگوید: «در زندگی از طریق حاکمیت طبیعت، انسان خود حاکم بر سرنوشت خویش بود. مسئولیت و عواقب و عملکرد او نیز به خود او برمیگشت. در حاکمیت طبیعت، قدرت و تسلط مردمان بر زندگی و داشتههای خویش یکسان است. انسان برای انجام خواستهها و داشتههای خویش نیاز به کسب اجازه و یا تابعیت از ارادهی دیگری ندارد.»
با گذشت زمان و در پی تجارب و آزمون و خطای بسیار و از سر گذراندن رنجها و مشکلات فراوان، انسان دریافت که نمیتواند به تنهایی و در قالب زندگی سخت قانون طبیعت به حیات خود ادامه دهد و حتی شاید از صحنهی گیتی حذف شود یا به هیچ پیشرفتی در مسیر زندگی نایل نشود.
مشکلترین کار، دفاع از جان و مال خود و وابستگانش بود؛ از همین رو تصمیم گرفت کسانی را انتخاب کند و با اعطای بخشی از قدرت حاکمیت طبیعی خود به آنان، از آنان بخواهد به جای او و گروه خانواده و نزدیکان او دادخواه منافع او باشند. این نمایندگان، حافظ منافع هر خانواده به طور جداگانه، برای حفظ منافع موکلان خود در مقابل دیگران، گردهم آمدند تا در مقابل برخورد منافع موکلان خود جلوی آنان بایستند و اگر احیاناً کسی قصد آن داشت که موکلان آنان را تحت اختیار خود درآورد و با قلدری و فحاشی بخواهد به دیگری یا دیگران وضعیت جنگی اعلام کند و به نام دین، به نام مذهب، به نام حاکم و یا به نام خدا حقوق مسلم مردم را به مخاطره بیفکند، بیآنکه جزا و مکافات ببیند، این وکلا و نمایندگان با تهیهی دستورالعملی امکان مجازات خطاکار را فراهم کنند و اینگونه بود که شکلی از دمکراسی کهن در بعضی نقاط جهان شکل گرفت؛ در اروپا در قالب مجالس قانونگذاری و مثلاً در افریقا به شکل «جرگه» و گردهمایی همهی اهالی قبیله برای شنیدن و در صورت لزوم اصلاح و اظهارنظر و نهایتاً تایید آنچه همگان منافع خود را در آن ببینند. براساس آنچه باورها و اسطورههای کهن میگویند در این گردهمایی هیچ نوع تفکیک جنسیتی یا موقعیتی برقرار نبود.
و اینگونه دولت به وجود آمد تا به عنوان نماینده یا امین الرعایا حافظ منافع مردم باشد زیرا به همین منظور از جانب مردم انتخاب شده است. او موظف است منافع جمع را پاسداری کند بر همین اساس بنابراین گذاشته شد که قوانینی که متفکرین جامعه از میان خود خمیرمایهی آن را تهیه کردهاند، نمایندگان مردم در تنور داغ مکانهایی که از همان آغاز خانهی ملت نام گرفت خوب بپزند و زیر و بالا کنند.
دولت خود خواسته را نیز به پاسداری از آن و اطاعت از خواست مردم از طریق وکلایشان، جامعهای آزاد و آرام در صلح و دوستی که در آن استعدادها بشکفد، دردهای بیماران درمان شود، گرسنگان سیر شوند و بهتر زندگی کنند.
اما آنان که در پی قدرت بیشتری بودند و متولیان رند و تبهکار بسیار ترسیده از قدرتی که زنان در پی معجزه ی زایش و نگاه خداگونه به ایشان دارند باز از همان سلاح کهنهی «جنس اول- جنس دوم» بهره گرفتند. جعل تاریخ کردند، جعل اسطوره و حتی جعل متون مقدس کردند. با سوءاستفاده از نام خدا، نام شاه، نام حاکم، زنان را از مشارکت در این گردهمایی و گزینشها محروم ساختند، تا او خود نیز بر کمبودها و کسریهایی که به او نسبت میدهند، مهر تایید زند و خود را «فرودست شمارد.»
آنچه برشمردیم مال دیروز بود. امروز ما در جهان متفاوت دیگری زندگی میکنیم. زنان کار میکنند، شهر میسازند، ساختوساز برقرار میکنند، نخستوزیر و رییسجمهور میشوند، بار مسئولیت و نمایندگی سایر مردمان را به دوش میکشند، دانشگاهها را انباشته میکنند و علیرغم مشکلات پیش رو و سنگهای فتنه که بر سرش میبارند، حق خود را میطلبند. بنابراین بر طبق قاعدهی راستین باید در قبال مسئولیتی که پذیرفته و از عهدهی انجام آن برآمدهاند به حقوق خود که سخت نیازمند آن هستند تا لکهی شوم تبعیض به دلیل زن بودن را از سیمای قانون ما، سرزمین ما، و مردم ما پاک کنند، برسند و جبران کنند کمبودهایی که به آنان تحمیل شده است؛ اگر حق به راستی کفهی برابر است.
امروز در جهان ما و در کشور ما زنان بار مسئولیت خود را به خوبی پذیرفته و از عهدهی انجام آن نیز برآمدهاند. پس اکنون زمان آن فرا رسیده که زنان ما از طریق انتخاب نمایندگان و وکلای راستین خود، کمبودهایی که به آنها تحمیل شده جبران کنند.
زنان ما باید و باید نمایندگان راستین خود را به آنجا که نامش خانهی ملت است بفرستند و از هیچ چیز نترسند. باید زنان بسیاری خود را شایستهی نمایندگی مردان و زنان این سرزمین بدانند تا دیگر هیچ کس با جعل نام نمایندهی قوه مقننه نشاید و نتواند کلامی بر ضد منافع زنان بگوید و یا با قلدری و فحاشی به خیال خودش ترس در دل زنان ایجاد کند.
زنان تلاش میکنند در انتخابات پیش رو، زنان و مردانی را به نمایندگی برگزینند یا خود نمایندگی کنند که به این حقیقت ایمان داشته باشند که خداوند، زن و مرد را برای تکمیل یکدیگر و برکت زمین همچون سیبی از نیمه جدا شده یکسان آفرید.
این دو، تنها شانه به شانهی هم میتوانند بار همهی مشکلات، خشونتها و گرسنگیها، خشک سالیها و دروغهای جهان ما را به دوش کشند و از میان بردارند.
مردان خوب سرزمین ما همیشه سپر سنگهای فتنه که بر سر زنان میبارد هستند. دشمنان زنان آن به اصطلاح نمایندگان «به فرموده» ای هستند که از حضور زنان توانا در جامعه وحشت دارند.
در جام عدل خداوندی برای زنان، زهر و برای مردان، انگبین نیست، زیرا او خدای عادل است و هر دو مخلوق خود را به یکسان دوست دارد.
آیندهی این سرزمین کهن جز با حرکت دوشادوش زنان و مردان در فضایی آغشته و پر از بوی خوش آزادی به ثمر و برکت نمینشیند.
و در پایان؛ رئیس قوهی مجریه قول داده است در انتخابات پیش رو حافظ آرا و حقوق مردم باشد؛ باشد که چنین شود.
منبع : سایت انتخاب خبر
نویسنده : شلا لاهیجی
درح خبر : 1394-08-13
بازدید : 6979