یکی می گفت: دیدمش در موصل می فروختندش زنجیر بر گردن یکی می گفت: دیدمش در دوبی چشمک می زد در هتلی پنج ستاره یکی می گفت: دیدمش در ابوظبی ساقی بود در قصر شیخ یکی می گفت: دیدمش در استانبول رقص زنجیر می کرد در کابارهای بدنام یکی می گفت: دیدمش در ریاض بوی تمام امیرزادگان روی تنش ماسیده بود
ای تمام کسانی که او را در ریاض استانبول ابوظبی دوبی و تمام بازارهای برده فروشان دیدهاید به من بگویید چرا تمام گورهای خاورمیانه بوی چشم های او را دارد؟