اینروزها دوباره روزهای دلواپسی است. تغییراتی که در مدیریت اداره کتاب داده شده، دوباره ما را به گوشهی «نمی دانم» پرتاب کرد. جای شِکوه و شکایت هم نیست. مسئول جدید طبیعتا نمیتواند به طور کامل در مورد آنچه مدیر قبلی درباره آن اشراف داشته اظهارنظر کند و ما باز در گرداب بلاتکلیفی هستیم و باز هر روز که می رویم با جواب «شاید فردا» یا «خبرتان میکنیم» مواجه میشویم. مشکل اینست که بعضی نهادها مثلا اتحادیه ناشران طرح تردد شهری را بنا بر تعداد کتابها میدهد و هرچه دادوفریاد کنیم که کلی کتاب در ارشاد منتظرالمجوز داریم برای آنها پذیرفتنی نیست.
من ذاتا آدم خوشبینی هستم و همیشه فکر میکنم امروز بهتر از دیروز بوده و فردا بهتر از امروز خواهد بود. برای همین هم تعویض مدیریتی را در یک بزنگاه مهم حرفه ای، مبارک میدانم؛ هرچند مسئول فعلی گویا موقت است و جای خود را به مدیر اصلی که بزودی معرفی میشود، خواهد داد.
گفتند نهادهای مهم تصمیم گیرندهی کشور نسبت به اداره کتاب بسیار «حساس» هستند و طبیعتا این نکته به وزیر مربوطه ارجاع میشود. اما مشکل ما «سلیقه» است که تا وقتی سرنوشت کتاب از طریق بررسان تعیین می شود راهی جز وضعیت فعلی نیست. اخیرا برگ نظر کارشناسی کتاب را در مورد یکی از کتابهای روشنگران که باز در انتظار مجوز بود توانستم بهدست آورم. حدود دو صفحه مطلب بود. وقتی آن را خواندم فکر کردم درمورد کتاب دیگری حرف میزنند چون نظراتی که بیان شده بود صرفا اظهارنظر بررس بود. بعنوان مثال بررس حدس زده بود که قصد زن از جدایی، تمایل به ازدواج با خواستگار سابقاش است. اینکه از کجا این تفکر را بدست اورده بر من روشن نیست. و یا در جایی دیگر در همین کتاب اظهارنظر کرده که حتمن این سوییها با نظام مشکل دارند و آنسوییها از طرفداران نظام هستند. این را هم در هیچ جای کتاب پیدا نکردم. و اما اینکه یک نفر در آتشسوزی سینما رکس آبادان کشته شده که قصه ی تازه ای نیست، حکایتی است از اوایل انقلاب و همه ما شاهدش بودیم و چقدر برایش شعار دادیم و بر باعث و بانیهایش «مرگ بر» گفتیم حالا اینکه اصل واقعه چه بود ما خبر نداریم. کتاب هم در این مورد هیچ اظهارنظری نکرده. قصه ی خواهر و برادری که در اول کتاب به انها اشاره میشود و درحقیقت پایهی شروع داستان هست هم آن حکایت کهنهایست که سالهاست در بخشهایی از خوزستان به وقوع می پیوندد. حتی مقام رهبری هم در سفر خود به این خطه درباره خباثت و جنایتآمیز بودن این عمل، صحبت کردند و آن را نفی فرمودند. رمان درمجموع هیچ ربطی با اظهارنظرهای بررس نداشت اما به حکمِ همین حکم، فعلن مجوز دریافت نکرده.
امیدواریم بتوانیم با روشن کردن نکات مبهم برای مدیریت موقت یا دایمی این بخش از وزارت فرهنگ و ارشاد که از قضا سرنوشت ما هم به دست اوست اثر را از محاق بلاتکلیفی بیرون بیاوریم. شما هم بگویید انشاالله...
بازدید : 4549