گفتگو با علیرضا محمودی ایرانمهر؛ به انگیزه انتشار فیلمنامه "هیس دخترها فریاد نمی زنند"

سهیلا قربانی: ما در جامعه ای زندگی می کنیم که متاسفانه مردم به فرهنگ شنیداری و دیداری در مقایسه با فرهنگ مکتوب گرایش بیشتری دارند و در اکثر قریب به اتفاق، در گزینش میان اثر نوشتاری و اثر تصویری از همان متن، تصویر، برنده ی مسابقه خواهد بود. شاید علاوه بر راحت طلبی و آسان خواهی مردم، دلیل دیگر را باید در پایین بودن آمار کتابخوانی (و حتی در این اواخر، افت شدید در بین همان قشر محدود کتابخوان) جستجو کنیم که البته همین دلایل خود به ذکر دلایل دیگری می انجامد. چنانکه آفتاب آمد دلیل آفتاب... با وجود چنین شرایطی، دلیل انتشار فیلمنامه های آثار سینمایی برای بسیاری مبهم و سوال برانگیز است که چگونه یک ناشر با وجود شرایط نامساعد اقتصادی و فرهنگی، اقدام به انتشار فیلمنامه ای میکند که پیشتر به تصویر درآمده است و درمجموع این حرکت چه پیامدهای مثبتی خواهد داشت. بسیاری از چرایی این کار بی اطلاع هستند. پاسخ بخش اول را باید از ناشرانی پرسید که اقدام به این کار میکنند. اما پاسخ دوم را باید از فیلمنامه نویسانی جویا شد که در این عرصه فعالیت دارند. با توجه به اینکه به تازگی فیلمنامه «هیس دخترها فریاد نمی زنند»، فیلم تحسین شده فستیوال های بین المللی جهان از طریق انتشارات روشنگران وارد بازار کتاب شده، با علیرضا محمودی ایرانمهر که در حوزه فیلمنامه نویسی فعالیت دارد، گفتگوی کوتاهی داشتیم تا بطور کلی از پیامدهای انتشار فیلمنامه ی یک اثر سینمایی و تاثیراتی که میتواند بر جامعه فرهنگی و سینمایی کشور داشته باشد، مطلع شویم.
** بعنوان یک فیلمنامه نویس نظرتان درباره چاپ شدن فیلمنامه هایی که پیشتر به تصویر درآمده اند چیست؟
به نظرم به چند دلیل اتفاق خوبیست. اول اینکه فرصت مناسبی است تا از این طریق ضعف های فیلمنامه ها آشکار شود و می توان نسخه سینمایی را با نسخه مکتوب آن مقایسه کرد. کتاب این امکان را می دهد تا با دقیق شدن در قصه پردازی، شخصیت پردازی و واقع نمایی که باید در بدنه فیلمنامه وجود داشته باشد، دلایل موفقیت یا شکست یک فیلم مشخص شود. ضعف هایی که با بازی حرفه ای بازیگر و یا با ساخت هوشمندانه کارگردان پوشش داده شده، آشکار می شود. البته بلعکس این ماجرا هم صادق است. کارگردانانی که با اصرار بر نظرهای شخصی، تنها به این دلیل که میخواهند فضا را از آنِ خود کنند و یا بنا به دلایل مختلف فیلم را آنچنان که نوشته شده، نسازند فیلمنامه را نابود می کنند؛ و این به فیلم ضربه جبران ناپذیری می زند. البته در اکثر موارد اعمال تغییر در چاپ فیلمنامه ها هم مشکل ساز می شود و تهیه کننده و کارگردان مایل نیستند تغییری در چاپ داده شود. اما در نسخه ی چاپ شده از فیلم های خارجی، کمتر این اتفاق می افتد و صاحبان فیلم اجازه نمی دهند در نسخه اصلی تغییری ایجاد شود.
** صاحبان اثر تا چه میزان و در چه مواردی مجاز به اعمال تغییرات در متن هستند؟
اگر در متن درباره دلایل حذف بخش هایی از کار توضیح داده شود، می توان گفت که یک کار اصولی و حرفه ای صورت گرفته است. وقتی فیلمنامه «بزرگراه گمشده» از دیوید لینچ را میخواندم در آن به بخش هایی که در نسخه سینمایی حذف شده بود، اشاره میکرد و حتی همان بخش های حذف شده را هم بطور کامل در متن کتاب چاپ کرده بود. این کار کاملا حرفه ایست. صاحبان اثر مجازند چه در نسخه تصویری و چه در نسخه مکتوب، به حذف بخش هایی که به هردلیل در ریتم و روند متن مشکل ایجاد میکند اقدام کنند اما درنهایت هرگونه حذف یا اضافه کاری در کار، منوط به توضیح دادن در متن است. در اینصورت میتواند کار آموزشی مناسب واستانداردی در دسترس مردم قرار بگیرد.
** مواردی که عنوان کردید مختص به قشر حرفه ای و متخصصِ حوزه سینما و ادبیات است. عامه مردم چه سودی از انتشار فیلمنامه می توانند داشته باشند؟
درست است. چاپ فیلمنامه یک کار کاملا تخصصی و حرفه ای است و مخاطبش کسانی هستند که به آموزش نیاز دارند. قطعا خواننده معمولی نمی تواند برداشت های تخصصی از آن داشته باشد مگر در برخی موارد خاص که فیلمنامه ها با هدف پرداخت در قالب یک رمان نوشته می شوند. در غیراینصورت انتشارِ فیلنامه بیشتر جنبه آموزشی دارد و کسی فیلمنامه می خواند که با سینما عجین باشد. به همین خاطر باید بعنوان یک کتاب آموزشی به آن نگاه کرد که برای علاقمندان و دانش آموختگان این حوزه به چاپ می رسد.
** یک فیلمنامه باید چه ویژگی هایی داشته باشد تا در قالب یک داستان بلند منتشر شود؟
عموما این اتفاق نمی افتد. اما فیلم هایی که بتوانند تاریخ سینما را دگرگون کنند مثل فیلم «پاریس تگزاس»، «گربه روی شیروانی داغ» و یا فیلم های مشهوری که تاثیر ویژه ای روی مخاطب داشته باشند میتوانند بعنوان یک داستان بلند هم بازنویسی شوند.
درح خبر : 1393-05-20
بازدید : 6797