از ترجمه ی شعرهایی که خواب دیده ام؛ تازه ترین شعر سعید سلطانی طارمی
از ترجمه ی شعرهایی که خواب دیده ام
...
دختر ترسا! چشم های آبی موهای طلایی پوست سفید و دهان سرخ تو سنخیتی ندارد با عادت های سیاه من زیبایی های رنگارنگت دل مرا نمی برند من عاشق زنی هستم که رنگ پوستش را نمی دانم رنگ موهایش را نمی دانم رنگ چشمانش را نمی دانم رنگ دهانش را نمی دانم از کوچه که می گذرد بوی تند ترس و تمنایش دیوانه ام می کند
اینجا خاورمیانه است اینجا مو به کارِ گرفتن سرهای بریده چشم به کار گریستن و دهان به کار ضجه زدن می آید.