«خواب خرچنگ دغدغهی دیرسال من است» این را علیاکبر سلیمانپور گفت. سالها پیش. همان موقع که کتاب «پشت دیوار زمان» را برای چاپ آماده میکردیم. نام دیگری برای رمانش داشت، آن موقع «حنون در باد» بود.
میگفت: «روز و شبم با شخصیتهای این رمان میگذرد. در خواب و بیداری. با آنها زندگی میکنم، حرف میزنم، برایشان گریه میکنم، از شادیشان شاد میشوم. تا این اثر تمام نشود مثل زن پا به ماه «ماه درد» دارم».
«پشت دیوار زمان» رمانی خوب بود که خوب خوانده نشد. سلیمانپور ذاتا نویسنده است، حتی وقتی نمینویسد.
کمتر از اهل قلم را میشناسم که همانند او دغدغهی نوشتن داشته باشد.
اکنون این اثر، رمان جدید علیاکبر سلیمانپور با نام جدیدی که بر آن نهاده است «خواب خرچنگ» پیش روی شماست و داوری نهایی با شما.
